بدبینی خود را چگونه ریشه‌کن کنم؟

شنبه ۱۳۹۸/۰۴/۲۹
10:30
شکیبا نعیمی

بدبینی خود را چگونه ریشه کن کنم؟

 


می دانم بدبینی و سوء ظن بسیار تلخ و آزار دهنده است. زندگیم را تیره و تباه کرده. خیلی تلاش کرده ام، امّا فایده ای ندارد. دیگر خسته شده ام. آیا روزی را خواهم دید که طی آن این بیماری کشنده را مهار کرده باشم؟


 

بد بینی

 

در پاسخ به سؤال مذکور که از سوی مراجعه کنندگان فراوان به دفاتر مشاوره ای طرح و تکرار می شود، راهکارهای عملی و کاربردی ذیل پیشنهاد می‌شود:

بدون شک با عمل به این توصیه ها به سلامت دوباره خواهید رسید:

1- ذهن و ضمیر ما همچون ظرفی بزرگ و بهتر بگوییم مثل کامپیوتری پیچیده، اطلاعات، تجربیات و اخبار را در خود جای داده، آن ها را پردازش نموده و دستورات لازم را صادر می کند. آدم بدبین به دلیل دیدن و شنیدن مکرر و مداوم بدی ها و شکست و ناکافی های فراوان، اطلاعاتی منفی و سیاه از محیط در مخزن ذهن خود بایگانی نموده و تحت تأثیر آن ها به مرور به تجربه و تحلیل ورودی ها می پردازد. اگر چه انسان می‌تواند بر خلاف اطلاعات عمل کند و با اراده و اعتقاد خویش در برابر تمامی تحمیلات و تلقینات و تعلیمات بایستد، امّا این گروه جزو اقلیت بسیار ناچیز قرار می گیرند. اکثریت مطلق افراد بشر بر اساس فرایند تعلیم و تربیت عمل نموده و تحت تأثیر وراثت و داده های محیطی، رویکرد و عملکردشان همآهنگ با این دو عنصر هم تربیتی می شود.

بنابراین برای معالجه و درمان ریشه ای سوءظن و بدبینی می بایست ورودی های ذهن و ضمیر خود را کنترل کنید چشم و گوش و دهان سه شاهراه مهم ورودی های ذهن ما می باشند، لذا مراقب دیدنی ها و شنیدنی ها و خوردنی ها باشید و سلامت آن ها را تضمین کنید، تا داشته ها و وردی های سالم  ذهن، موجب نظر و خروجی های سالم آن شود. فراموش نکنید، نگاه و عمل مثبت محصول نظر و اندیشه مثبت می باشد.

احترام به شخصی که نسبت به او بدبین هستید و نیز دعا برای توفیقات روزافزون او و عدم خوشنودی از عمل زشت دیگران از پیش نیازهای اصلی ریشه کن نمودن بدبینی و سوء ظن می باشد

 

2- عوارض و آسیب های تلخ و گزنده نگاه منفی و بدبینی را برای خود تداعی کنید و گاهی بنویسید این اقدام، هر چند ساده و به ظاهر کوچک، اثر بسیار مهمی را در کنترل بدبینی خواهد داشت همان طور که میزان شناخت مادر زمینه عدم رعایت بهداشت جسمی موجب حساسیت و دقت بیشتر ما در رعایت ضوابط بهداشتی خواهد شد، آگاهی از آثار آزار دهنده بدبینی (از جمله از دست دادن آرامش و نشاط روحی، انزوا و گوشه گیری و کناره گیری اطرافیان از معاشرت با فرد بدبین، افسردگی و کسالت، دیگری با اعضای خانواده، بیکاری، فقر و اعتیاد) نیز ما را از فرو غلتیدن در گرداب بدبینی و سوء ظن باز خواهد داشت.

3- فاصله گرفتن از افراد بدبین و سیاه اندیش و نق زن از پیش شرط های مهم مهار و درمان بدبینی است. چرا که آدمی بر کیش و روش معاشران خود زندگی می کند بهتر است هم نشینان ما از نظر عقلی و ایمانی و علمی برتر از ما باشند تا بر دانش و نشاط فکری ما بیفزایند.

مشورت

 

4- مطالعه کتب دینی، عرفانی، اخلاقی و روانشناسی کاربردی، تأثیر فوق العاده ای در ذهن و زندگی زیبای علمی و اخلاقی داشته و همچون چراغی راه را بر ما روشن و بدی ها و بدبینی ها (که اغلب ریشه در جهل و نادانی دارد) را از میان بر خواهد داشت.

5- بعد از مطالعه و مشورت معاشرت با خوبان، مصمم و قاطع بر اساس آن چه از این طریق به دست می آورید عمل کنید. این امر موجب خروج از بلاتکلیفی، تأثیرپذیری های کاذب ذهن بینی و بدبینی خواهد شد.

6- انسان مومن و معتقد طهارت و پاکی و خوبی را اصل و عدم پاکی را فرع می داند. ما بر اساس آموزنده های دینی حق نداریم در برخورد با افراد آنان را ناسالم و ناصالح بدانیم. در رساله عملیه هم مراجعه تقلید آمده است: حق ندارید آب جوی شهر و یا فرش و لباس آدم حتی بی نماز را نجس بدانید. اصل در برخورد با اشیاء و کالاها بر طهارت و پاکی است مگر عکس آن ثابت شود.

بنابر این آموزه مهم، در تعاملات اجتماعی به خصوص در ارتباط با دوستان و آشنایان و اعضای خانواده باید تابع اصالت پاکی و طهارت و سلامت باشیم.

مطالعه کتب دینی، عرفانی، اخلاقی و روانشناسی کاربردی، تأثیر فوق العاده ای در ذهن و زندگی زیبای علمی و اخلاقی داشته و همچون چراغی راه را بر ما روشن و بدی ها و بدبینی ها (که اغلب ریشه در جهل و نادانی دارد) را از میان بر خواهد داشت

 

7- مسائل، حوادث و برداشت های گذشته خود را مرور کنید تا به این واقعیت برسید که چه میزان از برداشت ها و تحلیل‌های ذهنی منفی شما با واقعیت منطبق بوده است. آنچه مسلم است بر اساس اصل عبرت گرفتن از گذشته خود، میزان بدبینی و سوء ظن شما به شدت کاهش خواهد یافت.

8- بر اساس، این روایت از امام علی (علیه السلام) عمل کنید که فرمود: «برای تربیت خود همین کافی است که از آن چه در دیگران می بینید و نمی پسندید دوری کنید».

بنابراین اصل مهم دینی و روانشناختی، آیا تمایل دارید که دیگران شما را فردی غیر قابل اعتماد و ناسالم بدانند؟ آیا مایلید اطرافیان و معاشران شما هم نسبت به شما نگاهی منفی داشته باشند؟

فراموش نکنید که بدبینی عامل گناهان زیادی از جمله خیانت، غیبت، تهمت، تحقیر دیگران قطع رحم، اختلافات و منش های خانوادگی و فامیلی، قتل و ... خواهد شد. لذا اگر نمی خواهید مرتکب گناهان مذکور شده و یا دیگران علیه شما وارد سخن و عمل شوند [به خاطر منافع دینوی هم شده] بدبینی و سوء ظن را ترک کنید.

9- احترام به شخصی که نسبت به او بدبین هستید و نیز دعا برای توفیقات روزافزون او و عدم خوشنودی از عمل زشت دیگران از پیش نیازهای اصلی ریشه کن نمودن بدبینی و سوء ظن می باشد.

10- در پایان تمرین برای تحقق محورهای فوق الذکر، و عهد بستن با خود که موازین زیربط را عمل کنید، اصلی ترین عنصر در علاج بیماری بدبینی است.

بعد از این مرحله جریمه کردن خود به هنگام لغزش در فرآیند تمرین می باشد. صدقه دادن یا گرفتن یک روز روزه مستحبی، یا به جا آوردن چند رکعت نماز و ... می توانند موارد جریمه و بهتر بگوییم تربیت و تمرین باشد.

 

                                                                                                                                               احمد رزاقی

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان

لینک منبع: 

کلیک کنید

روش‌های موثر درمان بدبینی و شک را بهتر بشناسید

جمعه ۱۳۹۸/۰۴/۲۸
10:30
شکیبا نعیمی

 

روش های موثر درمان بدبینی و شک را بهتر بشناسید

 

روش های موثر درمان بدبینی و شک را بهتر بشناسید

بدبینی Pessimism نوعی اختلال روانی است که در اثر شک به افراد به وجود خواهد آمد. این گونه افراد عموما نسبت به عالم و آدم مشکوک هستند. همیشه نسبت به عاقبت هرکاری ، بدترین آینده را در نظر خواهند داشت. متاسفانه دایره ی ارتباط آنها با دیگران روز به روز کمتر و محدود تر می شود. در اکثر اوقات به دنبال سرنخی هستند تا مچ دیگران را بگیرند. اگر کوچکترین بدی در حقشان صورت بگیرد ، حتما تلافی خواهند کرد. چنین افراد هم خود و هم دیگران را آزار داده و زندگی را سخت خواهند کرد.

قبل از هر چیزی باید ابتدا چنین افرادی را بشناسید و بدانید که شکاکی شما و یا اطرافیانتان طبیعی است و یا به بیماری تبدیل شده است؟!

علائم افراد بدبین و شکاک

 

به ادامه مطلب مراجعه کنید: 

 

بهترین روش درمان بدبینی

پنجشنبه ۱۳۹۸/۰۴/۲۷
10:15
شکیبا نعیمی

 

Image result for ‫عکس بدبینی‬‎

 

بهترین روش درمان بدبینی

 

سلامت نیوز: بدبینی یکی ازمخرب‌ترین رفتارهایی است که بر تمام جوانب زندگی فرد بدبین تأثیر می‌گذارد و در رده اختلالات روانپزشکی به حساب می‌آید و نوعی اختلال شخصیت معرفی می‌شود که به طور افراطی و بیمارگونه افراد دارای این اختلال به همه جوانب و مسائل زندگی خود سوءظن و شک پیدا می‌کنند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران، افراد بدبین اغلب به وسواس فکری و عملی نیز مبتلا می‌شوند و مستعد اختلالات رفتاری دیگر هستند. این افراد ابتدا به رفتارهای همسر خود در زندگی مشترک شک می‌کنند و سوء ظن افراطی نسبت به همسر یکی از مشخصه‌های اصلی این بیماری به شمار می‌رود.
یکی از مواردی که در طول زندگی مشترک این افراد، اطرافیان را آزار می‌دهد این است که به تعاملات اجتماعی همسر و فرزندان خود مشکوک می‌شوند تا جایی‌که به نحوه پوشش همسر خود ایراد می‌گیرند. در زندگی فردی و اجتماعی افراد بدبین مشکلات زیادی دیده می‌شود. تعاملات و روابط اجتماعی شان ضعیف است و همین امر موجب می‌شود تا تنها و منزوی شوند.
بهترین روش درمانی این است که تحت نظر روانشناس یا روانپزشک باشند و تحت دارو درمانی و رفتار درمانی قرار گیرند. این افراد اغلب از پذیرش بیماری خود امتناع می‌ورزند و در مراحل اولیه از ادامه درمان صرف نظر می‌کنند و همین امر موجب می‌شود تا بنیان خانواده و زندگی خانوادگی شان از هم پاشیده و در نهایت تصمیم به طلاق و جدایی بگیرند. بدبینی مانند آفتی است که تمام اعضای خانواده را مبتلا کرده و زمانی که به همه جوانب زندگی یک فرد نفوذ پیدا کند فرد بیمار آینده‌ای روشن را در مقابل خود نخواهد دید، بنابراین یکی از راهکارهای پیشنهادی این است که آنها را به درمان تشویق کنیم.


سلامت نیوزبهترین روش درمان بدبینی

لینک منبع: 

کلیک کنید

 

موضوع هفتگی (بدبینی)

پنجشنبه ۱۳۹۸/۰۴/۲۷
9:20
شکیبا نعیمی

 

Image result for ‫عکس بدبینی‬‎

 

موضوع این هفته: بدبینی هست 

اگه راجع به بدبینی نظری دارید در قسمت نظرات که فعال هست پیام بگذارید تا کسب تجربه کنیم موفق باشید...

 

دروغ نگویید حتی در محیط کار!

چهارشنبه ۱۳۹۸/۰۴/۲۶
9:45
شکیبا نعیمی

دروغ نگویید حتی در محیط کار!

 

دروغ نگویید حتی در محیط کار!

سلامت نیوز-* فرزانه شهریاردوست: دروغگویی در هر شرایط و موقعیتی ناپسند و نکوهیده است اما به طور معمول وقتی به شکل عادت در می آید، در بیشتر موقعیت ها ادامه می یابد.

به گزارش سلامت نیوز، خراسان نوشت:محیط کار نیز از این قاعده مستثنا نیست و بیشتر ما در محیط کار خود همکارانی داریم که به دروغگویی شهره هستند. حتی ممکن است خود نیز مبتلا به این عادت باشیم. دلایل متعددی برای دروغگویی در محیط کار وجود دارد که در ادامه به برخی از آن ها و شیوه های برخورد با آن اشاره می کنیم:

احساس ناامنی
بسیاری از دروغ ها ریشه در احساس ناامنی دارد. چنین دروغ هایی در واقع نوعی دفاع روانی برای افراد دروغگو محسوب می شود، چراکه به علت ترس شان برانگیخته می شوند. دروغ هایی که محصول احساس ناامنی است، بیشتر برای ارتقای موقعیت فرد در محیط کار و ایجاد و حفظ روابط مطلوب با سایر همکاران و مافوق گفته می شود.
* بهترین راه برخورد با همکارانی که دروغ هایشان ریشه در احساس ناامنی دارد، دادن احساس پذیرش به آن هاست. در عمل به آن ها نشان دهید برای آن چه که هستند ارزش قائل هستید، نه برای آن چیزی که دوست دارند باشند و برای آن دروغ می گویند. به یاد داشته باشید این افراد نسبت به خود انتقادگر هستند، بنابراین دریافت حس احترام و تحسین به موقع از جانب دیگران، به آن ها کمک می کند دریابند برای رسیدن به جایگاه بالاتر نیاز به تلاش و زمان دارند و گفتن دروغ راهکار مطلوبی برای رسیدن به اهدافشان نیست.


مخفی کردن اشتباهات
برخی از دروغ ها برای قرار گرفتن در کانون توجه و متمایز به نظر رسیدن نیست؛ بلکه برای پنهان کردن چیزهایی است که فرد دوست ندارد دیگران متوجه شوند. مخفی کردن خطاها و اشتباهاتی که در انجام کارها مرتکب شده ایم یا پنهان کردن این مسئله که مهارت هایی را بلد نیستیم، نوعی دروغ در محیط کار است. البته برخی افراد دروغگو معتقدند «ما دروغ نگفته ایم، فقط راستش را پنهان کرده ایم!».
* بهترین روش برخورد با چنین همکارانی که برای مخفی کردن ناتوانی های خود دروغ می گویند این است که در قدم اول سردرگمی و ناتوانی شان در انجام کارها یا تاخیر در انجام مسئولیت ها و تحویل کار را بر شنیدن دروغ ارجح بدانیم. اگر اشخاص دروغگو فشار زیادی از سوی مدیران و دیگر همکاران برای تحویل سریع یا به موقع کارهای محوله احساس کنند، برای گفتن دروغ و پنهان کردن ناتوانی های خود برانگیخته خواهند شد. کمک به چنین اشخاصی برای ارتقای توانمندی های لازم در راستای انجام وظایف شغلی و صبر و دادن زمان مورد نیاز برای یاد گرفتن آن چه که بلد نیستند، به تدریج به آن ها کمک خواهد کرد برای پنهان کردن خطاهای خود، حقیقت را کتمان نکنند.


اگر خودتان عادت به دروغگویی در محیط کار دارید
پیش از هر چیز به این مسئله فکر کنید که آیا در مسائلی که دست به دروغگویی می زنید، لازم است حتما دروغ بگویید؟ آیا هیچ راهکار دیگری برای مواجهه با مسائل وجود ندارد و دروغگویی تنها راه حل موجود است؟
موارد متعددی در محیط کار وجود دارد که با دروغ گفتن می توانید از آن ها فرار کنید. لیکن مشکل این جاست که این عادت های کوچک و بد کم کم تبدیل به شیوه زندگی تان می شود و بالاخره روزی گریبانگیرتان خواهد شد و حتی ممکن است به برخوردهای جدی یا حتی اخراج منجر شود.
تفاوتی نمی کند که دروغ در محیط کار، مصلحت آمیز باشد یا کتمان حقیقت و پنهان کاری یا موارد جزئی مثل دروغ درباره دلیل دیر رسیدن به محل کار یا تمارض به بیماری و استفاده از مرخصی استعلاجی! در هر صورت این کار باعث می شود احترام و اعتبار خود را در مجموعه کاری از دست بدهید و بی اعتمادی در روابط کاری حکمفرما شود.


اگر می خواهید اعتبار شخصی خود را بازیابی کنید و اعتماد از دست رفته مدیران و همکاران خود را دوباره به دست آورید، اول از همه صادقانه بپذیرید که دروغ گفته اید. کتمان دروغ به اندازه گفتن دروغ، زشت و ناپسند است. پذیرش دروغی که گفته اید، قدری حالت دفاعی دیگران نسبت به شما را کم رنگ خواهد کرد. البته شما می توانید دلیل دروغ خود را بگویید، اما به طور معمول همکاران آن را توجیهی برای یک عمل زشت می پندارند.
به یاد داشته باشید اعتمادی که با دروغگویی از بین رفته است، به یکباره و به سرعت بازنخواهد گشت و زمان زیادی خواهد برد. پس صبور باشید و از گفتن هر دروغ دیگری بپرهیزید.

*روانشناس بالینی


سلامت نیوزدروغ نگویید حتی در محیط کار!

با همسر دروغگو چگونه رفتار‌ کنیم؟

سه شنبه ۱۳۹۸/۰۴/۲۵
11:50
شکیبا نعیمی

با همسر دروغگو چگونه رفتار‌ کنیم؟

اعتماد جوهره زندگی زناشویی است و اگر دروغگویی باعث شود اعتماد زوج‌ها نسبت به یکدیگر سلب شود، زندگی به کام آنها تلخ خواهد شد و سردی عاطفی جای صمیمیت را خواهد گرفت.

 

اعتماد جوهره زندگی زناشویی است و اگر دروغگویی باعث شود اعتماد زوج‌ها نسبت به یکدیگر سلب شود، زندگی به کام آنها تلخ خواهد شد و سردی عاطفی جای صمیمیت را خواهد گرفت.
 

حس دردناکی است وقتی از همسری دروغ بشنوید که با صداقت و درستی با او رفتار کرده اید و تمام زندگی تان را وقفش کرده اید. این کاملا طبیعی است

در مقابل دروغ های همسرتان عکس العمل تند نشان دهید و عصبانی شوید، اما بی شک می دانید با ناراحتی راه به جایی نخواهید برد، بهتر است به طور کاملا اصولی با این مشکل برخورد کنید.

خودتان را بی تقصیر ندانید

علت دروغگویی همسرتان را پیدا کنید، چه بسا در بعضی موارد علت دروغگویی همسر، خود شما و نحوه برخورد شماست. بسنجید ببینید که دروغ های همسرتان تا چه حدی به عکس العمل های شما مربوط است.

یکی از پیامدهای سختگیری های بی مورد، حساسیت بیجا و کنترل شدید، سرزنش ها و... توسل به دروغگویی است. در حقیقت همسر تان به خاطر بعضی از رفتارهای شما تبدیل به یک دروغگو شده است. مثلا ممکن است همسرتان به خاطر گفتن حقیقتی، از جانب شما مورد مواخذه قرار گرفته و کار به دعوا و تلخی رسیده است.

در چنین شرایطی دروغ گفتن همسر، راهی برای حفظ شخصیت، ایجاد آرامش و دوستی است، چه بسا با خود می گوید: «اگر درباره کارهایم دروغ بگویم راحت ترم تا آن که بخواهم مورد توهین قرار بگیرم یا از انجام کاری که دوست دارم محروم شوم.»

بنابراین بهترین راه حل برای این که همسرتان دروغ نگوید این است که به همسرتان احساس امنیت بدهید و شرایطی را فراهم کنید که او از راستگویی هراسی نداشته باشد.

به جای این که نسبت به دروغ حساس باشید، به موضوعی حساسیت نشان دهید که سختگیری در مورد آن بیجاست و توجیه عقلی و شرعی و عرفی ندارد.

تقویت رابطه عاطفی می تواند این هراس را از بین ببرد و امنیت لازم را به وجود آورد. اگر همدیگر را کمی آزاد بگذارید و اجازه دهید هر کدام آن طور که دوست دارید زندگی کنید، بی شک به مرور تبدیل به دو دوست خواهید شد که دیگر لزومی بر دروغ گفتن هم نیست.

البته لازم است اگر خودتان نیز در مواردی بنا بر دلایلی دروغ گفته اید، آن را ترک کنید. از خودتان شروع کنید و با خود و همسرتان قول دهید تحت هیچ شرایطی دروغ نخواهید گفت.

چشم بر بعضی دروغ ها ببندید

گرچه دروغ، دروغ است و همیشه امری مذموم و ناپسند محسوب می شود، اما خواه یا ناخواه در زندگی با آن مواجه می شویم و از آنجا که مفری از آن نیست مجبور به پذیرش این حقیقت هستیم که دروغ وجود دارد و ما باید راه حلی برای مواجهه و مقابله با آن داشته باشیم.

در نخستین گام مواجهه با دروغگویی، توجه به نوع دروغ است و این که با توجه به مدت زمان رابطه تان، چه مقدار دروغ شنیده اید؟

گاهی زوجین، دروغ های کوچک و کم اهمیتی به یکدیگر می گویند که تاثیر چندانی در ادامه یا قطع رابطه ندارد، مثلا همسرتان به شما می گوید وقت پزشک دارد، اما به جای رفتن به مطب دکتر، به خانه یکی از دوستانش می رود، گرچه این رفتار شما را ناراحت و اذیت می کند.

اما احتمالا مشکل خیلی بزرگ و جدی در زندگی تان ایجاد نمی کند. بهتر است همیشه این مساله را مدنظر داشته باشید که دروغگویی های همسرتان تا چه حد در زندگی و سرنوشت شما تاثیرگذار است، گاهی دروغ از اهمیت کمی برخوردار است و تاتیر چندانی در زندگی تان نداشته و نخواهد داشت، اینجاست که شما می توانید از آن چشم پوشی کنید.

زن و شوهرها باید بپذیرند گاهی دروغ گفتن یک نفر و انعطاف پذیری طرف دیگر درباره آن دروغ، می تواند تنش کمتری را در زندگی ایجاد کند، یعنی بعضی دروغ ها را می شود به قول معروف زیر سبیلی رد کرد، گرچه گاهی نیز دروغ های همسران آن قدر بزرگ است که یکی از طرفین طاقت شنیدن و تحمل آن را ندارد و به یک مشکل کاملا پیچیده منجر می شود.

بی شک عدم صداقت در مسائلی چون درجه تحصیلی و شغلی، رابطه های پنهانی و... جزو دروغ های کوچک محسوب نمی شود. معمولا دروغ های بزرگ باعث می شود یکی از طرفین مدام در حال اثبات بی گناهی خود باشد یا در حال مچ گرفتن و پیدا کردن سرنخ هایی برای اطمینان از خطاهای دیگری باشد. این کش و قوس های بسیار، به رابطه زن و شوهر لطمه زده یا گاه آن را مختل می کند.

نگاه تان را تغییر دهید

دست خودتان است که مشخص کنید تا چه حد مجاز به دروغ گفتن یا دروغ شنیدن هستید. گاهی رفتار و کلام یکی از همسران به دروغگویی منجر می شود، این در حالی است که هیچ یک قصد چنین کاری نداشته اند.

اما شرایط طوری رقم می خورد که شما یا همسرتان دروغگو شناخته شوید. مثلا همسر شما می گوید تا یک ساعت دیگر خانه است، اما این یک ساعت کجا و خانه رسیدن او کجا؟ در این مواقع، اگر چه همسرتان خود متوجه شده است که زمان به خانه آمدنش را خیلی هم درست نگفته، ولی متمایل است در همان زمانی که به شما گفته است به منزل آید.

اما تلاش او برای عملی کردن حرفش چندان کافی نیست و در نتیجه حرف و عملش دو تا می شود و این تنها یک نمونه از اتفاقاتی است که در زندگی خیلی از زن و شوهرها پیش می آید.

در این شرایط شما می توانید این مساله را از دو زاویه مورد توجه قرار دهید، از یک نظر می توانید این گونه فکر کنید که همسرتان توانایی چندانی در برنامه ریزی زمانی خود ندارد و نمی تواند کارهای خود را بدرستی تنظیم کند یا آن که علتی دیگر، برای تاخیر آمدنش پیدا کنید

و از نظر دیگر آن که، این طور به موضوع نگاه کنید که همسرتان فردی دروغگو ست که هیچ اهمیتی برای شما قائل نیست. شما کدام یک از این نظرگاه ها را بیشتر می پسندید؟ به نظر شما کدام یک برخورد مناسب و پسندیده تری است؟ این امر بسیار مهم است که بدانید در به وجود آمدن چنین رفتاری ممکن است شما و همسرتان هر دو مقصر باشید.

گفت وگو کنید

اگر اعتمادتان را از دست داده اید و احساس می کنید دیگر نمی توانید با دروغگویی همسرتان کنار بیایید، بهتر است به دنبال یک راه حل برای مواجهه با دروغگویی همسرتان باشید، قطعا با انتخاب راه حلی مناسب، نه تنها می توانید رفتار مناسبی داشته باشید، بلکه خواهید دانست که چگونه احساس تان را مدیریت و آنها را ابراز کنید.

گفت وگو یکی از راه حل هاست. پیش از آن که بخواهید درباره درغگویی همسرتان با او صحبت کنید، بهتر است حسابی فکر کنید و واکنش ها و جواب های او را پیش بینی کنید. به عبارت دیگر، پیش بینی کنید؛ بعد شروع به صحبت کنید.

بی شک اگر به پاسخ های احتمالی نیندیشید، هرگز نمی توانید بدرستی با او حرف بزنید و گفت وگوی مفید و ثمربخشی داشته باشید. با حدس زدن واکنش ها و تمام جواب های احتمالی همسرتان می توانید کاملا مجهز شوید و با دستی پر پیش بروید. با این روش شما خواهید دانست اگر همسرتان فلان جواب را داد در مقابل آن پاسخ، چه عکس العملی نشان دهید.

به دیگر سخن، شما با پیش بینی رفتارهای همسرتان، خیلی خوب می دانید چه رفتاری باید نشان دهید و بهترین تصمیم تان چیست. البته لازم است خودتان را آماده به شنیدن هر حقیقتی کنید ممکن است چیزهایی به شما بگوید که غافلگیر شوید یا دوست نداشته باشید، آنها را بشنوید.

البته ممکن است بعضی از دلایلی که همسرتان را بیان می کند، شما را قانع کند، به طور کاملا روشن و صریح به او بگویید که حرف هایش را قبول دارید، اما دوست ندارید حتی به خاطر آن دلایل هم دروغ بشنوید ولو آن که به قیمت ناراحتی بسیارتان تمام شود.

بهتر است در انتهای صحبت تان، خط قرمزها و حدها را برای هم مشخص کنید و به همسرتان بگویید در چه مواقعی جایز به دروغ گفتن نیست و شما او را بابت آنها، نخواهید بخشید. صبر داشته باشید و برای چند بار هم شده به او فرصت جبران بدهید تا بتواند خود را اصلاح کند.

نزد روان شناس بروید

اگر دروغگویی همسرتان تبدیل به یک عادت شده است او را نزد مشاور بروید تا در یک پروسه درمانی بتوانید این مشکل را حل کنید، چه بسا زندگی با فردی دروغگو، امنیت روانی شما را تهدید کند و باعث اضطراب و افسردگی تان شود.

 

لینک منبع: 

کلیک کنید

چگونه دست یک دروغگو را رو کنیم؟

دوشنبه ۱۳۹۸/۰۴/۲۴
12:23
شکیبا نعیمی

چگونه دست یک دروغگو را رو کنیم؟

گاهی برای کنترل دروغ گفتن بعضی افراد مهارت گفتاری زمان و نحوه‌ی صحبت کردن با او خیلی اهمیت دارد.

به گزارش خبرنگار کلینیک گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران، چیزی که امروزه مثل نقل و نبات در دهان همه‌ی آدم‌ها است و چه عمدی و چه عمدی بر زبان ها جاری می‌شود چیزی جز دروغ نیست.


ما دروغ گفتن را از دوران کودکی می‌آموزیم و گاهی تا آخرین لحظات زندگی نیز به این کار ادامه می‌دهیم.گاهی اوقات آنچنان به دروغ کفتن عادت می‌کنیم که حتی متوجه دروغ گفتن خود نیز نمی‌شویم و یا نمی‌دانیم برای چه دروغ می‌گوییم. اما بهتر است بیشتر در گفتار و رفتارمان دقت کنیم چراکه یک دروغ به نظر ساده و کوچک می‌تواند اشتباهات بزرگ و غیرقابل جبرانی را به دنبال داشته باشد.

 

از قدیم گفتند دروغگو کم حافظه است
اگر به صحبت‌های فردی شک دارید بهتر است درابتدا به صحبت‌های او کامل گوش کنید و سپس با هوشیاری کامل صحبت‌های او را دنبال کنید تا صحت وسقم صحبت‌های او را بفهمید.به قول ما ایرانی‌ها دروغگو کم حافظه می‌شودو صحبت‌های خود را زود فراموش می‌کند بنابراین خیلی زود متناقض‌گویی او دستش را رو می‌کند.


دکتر علی باجلان در خصوص تعریف و علل دروغ گفتن می‌گوید: دروغ یعنی چیزی خلاف واقعیت بگوئیم. افراد با دلایا گوناگونی دروغ می‌گویند.اما گاهی دروغ گفتن دلیل نمی‌خواهد بلکه به صورت یک عادت درفرد درآمده است.


یکی از علل دروغ گفتن داشتن اعتماد به نفس پایین است که فرد سعی دارد خود را مهمتر از چیزی که هست جلوه دهد بنابراین شروع به دروغ گفتن می‌کند.

 

ترس از برخورد خشن مهمترین علت دروغگویی
این روانشناس در ادامه گفت: یکسری از افراد مشکل اعتماد به نفس ندارند اما شرایط اجتماعی و خانوادگی آنها را وادار می‌کند دروغ بگویند.


به طور مثال دو کارمند با تأخیر به محل کار می‌رسند یکی با کمال صداقت علت تأخیر خود را خواب ماندن اعلام می‌کند و شاهد برخورد مناسبی ازسوی رئیس خود نخواهد بود و دیگری به دورغ علت را ماندن در ترافیک اعلام می‌کند و رئیس رفتار بهتری با او خواهد داشت.


چرا کودکمان دروغگو بار می‌اید؟
اما درمورد نقش خانواده در گرایش یافتن فرد به دروغ میتوان کودکی را مثال فرد که به علت ترس ز واکنش ئالدین تحقیر شدن و تبیه شدن توسط آنها از گفتن حقیقت امتناع می‌ورزد و یا کودک می‌تواند دروغ گفتن را از والدین بیاموزد.


چراکه حرف‌های پدر و مادر ملاک یادگیری کودک نیستند این رفتار و عملکرد آنهاست که کودک می‌آموزد.

 

دروغ می‌گویم چون به نفع من است
و دسته سوم افرادی هستند که مشکل شخصیتی دارند به راحتی دروغ می‌گویند، صحبت‌های دیگران را تحریف می‌کنند و این سبک شخصیتی دارای شخصیتی ضد اجتماعی نمایشی، خودشیفته، با پتانسیل بالا برای دروغ گفتن است.

 

راه را نشانش بدهید
در روز‌های اخیر پیامی درباره‌ی نحوه‌ی رفتار با فرد دروغگوکه اصطلاحا در روان‌شناسی با آن قانون پل طلایی می‌گویند منتشر شده است.


که طبق این قانون وقتی فردی به ما دروغ می‌گوید اگر به طور مستقیم به او بگوییم که متوجه دروغ او شده‌ایم تمام پل‌های پشت سراو را خراب کرده‌ایم بنابراین فرد به دروغ گفتن و توجیه کردن حرف‌های خود ادامه می‌دهد و راهی برای بزگشت ندارد.لذا بهترین راه این است که با رفتار مناسب و به موقع پلی ازطلا پشت سر او بسازیم تا از این مسیر بازگردد و دیگر به دروغ گفتن خود ادامه بدهد.


باجلان در خصوص نحوه‌ی برخورد با فرد دروغگو معتقد است در ابتدا باید هدف خود را از برملاشدن دروغ فرد مشخص کنیم گاهی برملاشدن دروغ فرد برای رسیدن به حقی است که توسط او پایمال شده است.

 

سکوت همیشه جواب نمی‌دهد
اما گاهی موضوع مسائل خانوادگی است. در این مواقع اگر به طور مستقیم بگوییم که توبه من دروغ گفته ای موجب برهم خوردن ارتباطات می‌شود بنابراین باید از مهارت‌های ارتباطی کمک بگیریم.وقتی درباره‌ی کمک‌های ارتباطی صحبت می‌کنیم یعنی سکوت را روش مناسبی برای برخورد با مشکلات نمی‌دانیم.


چون ممکن است سکوت در برابر یک دروغ موجب شود که متوجه علل مشکل نشود و یا دچار سوء تعبیر از رفتار ما گردد.یعنی فکر کند که ما متوجه دروغ ا نشدیم و بازهم به رفتار خود ادامه دهد.
وی در ادامه افزود: بهتر است اول علت‌های دروغ در فرد را بشناسیم و سپس آنها را برطرف کنیم تا فرد دیگر مجبور به دروغ گفتن نشود.


باید با صحبت کردن در قالب حکایت یا داستان به او بفهمانیم که متوجه دروغ او شده ایم ولی زمان، نحوه گفتن الفظی که استفاده می‌کنیم خیلی اهمیت دارد.

 

دروغگویانی که یک روده راست ندارند
علی باجلان در خصوص نحوه‌ی درمان افراد دروغگو عنوان کرد: افراد دروغگویی که جزء دسته‌ی اول و دوم هستند(اعتماد به نفس پایین داردند-شرایط خانوادگی و اجتماعی آنها را وادار به دروغ می‌کند)با مهارت‌های گفتاری و صحبت کردن به تدریج درمان خواهند شد اما دسته‌ی سوم که مشکلات شخصیتی دارند و 1تا 5درصد افراد جامعه را شامل می‌شوند با مهارت‌های گفتاری قابل درمان نیستند.


این افراد علاوه بر مشکلات شخصیتی، اختلالات دیگر شخصیتی ورفتاری نیز دارند که باید برای درمان حتما به روانشناس و روانپزشک ارجاع داده شوند.


گزارش از میتراپوررمضان

 

لینک منبع: 

کلیک کنید

وقتی مامان دروغ گفت...

یکشنبه ۱۳۹۸/۰۴/۲۳
11:18
شکیبا نعیمی

وقتی مامان دروغ گفت...

 

وقتی مامان دروغ گفت...

همه انسان‌ها در محدوده ای برابر پا به عرصه وجود می‌گذارند. هیچکس از کودکی دروغگو به دنیا نیامده است. همه انسان‌ها راه فکر کردن و توجیه اعمال خویش را از دیگران آموخته و تکامل یافته‌اند. درستی یا نادرستی از طریق کلمات و اعمال دیگران به ما القا می‌شود و ما این کلمات و اعمال را در ذهنیات خود تلفیق کرده، سرانجام شخصیت خود را شکل می‌دهیم. راستی شما فکر می‌کنید که این گونه توجیهات استادانه چگونه توسط بعضی از جوانان ونوجوانان بیان می‌شوند؟ والدین نقش مهمی در تکوین شخصیت فرزندان خود بازی می‌کنند و این نقش در سال‌های اولیه تربیت کودکان، ارزشی به غایت والادارد.

 برای اینکه فرزندان خود را راستگو تربیت کنیم ابتدا می‌بایست نسبت به اعمال خود نهایت دقت را داشته باشیم و نیز درارتباط خود با دیگران دقت کنیم، صداقت و راستگویی از مواردی است که باید قبل از سنین مدرسه به آن توجه شود. البته ما باید توجه داشته باشیم که کودک اساساً قصد فریب والدین را ندارد، ولی توجیهات او راهی برای فرار از مجازات است. دروغ گفتن یکی از رفتارهای متداول کودکان ۵-۴ ساله است که از لحاظ اخلاقی اشکالی ندارد. کودکان در این سن و سال معمولاً به دو شکل دروغ می‌گویند که نخستین آن خیال پردازی است، کودک با جعل داستان یا با طرح مبالغه آمیز بعضی از واقعیات، اغلب خواسته خود را با ما درمیان می‌گذارد و غیرمستقیم از امیالش صحبت می‌کند. در این صورت بهتر است که پدر و مادر در تایید خواسته کودک حرف بزنند.

دروغ نوع دوم دروغ به اصطلاح مفید است، دروغی است که بزرگ‌ترها هم می‌گویند و آن رابه حساب دروغ مصلحت آمیز می‌گذارند تا به جای نتیجه بد، نتیجه خوب بگیرند. در این مرحله از رشد، کودک تنها کار درست را در خواسته خود می‌جوید و با استفاده از دروغ برای رسیدن به خواسته‌اش تردیدی به خود راه نمی‌دهد. در این موارد باید به کودک تفهیم کنیم که از راستگویی و صداقت او خوشحال می‌شویم، دروغ و دروغگویی را دوست نداریم. باید توجه داشت که این مسئله در سنین بالاتر رفتاری ناپسند است که به کودک شخصیت ساختگی و تصنعی می‌بخشد.

هرگاه کودک شما در موقعیت نامطمئن و ناامن قرارگیرد و احساس خطریا حقارت کند به گفتن دروغ متوسل می‌شود. کودک دروغگو به گفته‌هایش ایمان ندارد و به طور قاطع و صریح حرف نمی‌زند، به تدریج اعتماد خود را به دیگران از دست می‌دهد و نسبت به اطرافیان بدبین می‌شود. متاسفانه برخورد بسیاری از والدین در این موارد با تنفرهمراه است زیرا از خود سوال می‌کنند که چرا فرزندشان دست به چنین عملی زده است؟ در برخورد با چنین مواردی، والدین نباید به چشم یک آدم دروغگو به کودک نگاه کنند و یا دائماً به آن‌ها ظنین باشند زیرا چنین برخوردی عواقب ناگواری را به همراه خواهد داشت. برای درمان دروغگویی شناخت علل آن کاملاً ضروری است، دروغگویی به عنوان یک مشکل علل گوناگون و متعددی دارد که درا ینجا به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود: 

بررسی علل دروغگویی 

 همانطور که قبلاً هم اشاره شد یکی از علت‌های دروغگویی، آموزش نادرست خانواده است. در خانواده ای که پدر و مادر و دیگر اعضای آن همواره به یکدیگر دروغ می‌گویند نمی‌توان انتظار داشت که کودکی راستگو تربیت شود. دروغگویی کودک ممکن است برای جلب توجه اطرافیان باشد. چنانچه کودکی در خانواده یا مدرسه مورد بی توجهی اطرافیان قرار گیرد، برای نشان دادن خود و جلب توجه آنان ممکن است به گفتن دروغ در زمینه‌های گوناگون متوسل شود. کودکانی که نسبت به دوستان و اطرافیان خود احساس کمبود می‌کنند، ممکن است برای جبران کمبودها در زمینه‌های گوناگون نظیر شغل والدین، محل سکونت، وضع تغذیه، دوستان و تفریحات و سفرها به دروغ متوسل شوند و درون آشفته ونگران خود را به آن وسیله به طور موقت تسکین دهند.

ترس نیز از دیگر عواملی است که موجب دروغگویی می‌شود. اگرکودک به سبب راستگویی تنبیه شود، در آینده برای نجات و رهایی از مجازات به دروغگویی متوسل می‌شود. باید اذعان کرد که سختگیری‌های افراطی و برخوردهای خشن والدین و مربیان با کودک از علل مهم دروغگویی کودک محسوب می‌شود. گاهی نحوه بیان و برخورد والدین و مربیان با کودک او را به دروغ گفتن وامی دارد و به او دروغگویی را می‌آموزد. به عنوان مثال والدین به کودکی که مرتکب عمل خلافی شده است اصرار می‌ورزند که او این کار را انجام نداده است بلکه دیگری مثلاً همسایه یا دوست یا برخی موجودات خیالی سبب آن بوده‌اند؛ در این حالت والدین علاوه بر آنکه کودک را دروغگو بار می‌آورند او را به گریز از قبول مسئولیت رفتارش نیز وامی دارند. انتظار و توقع بیش از حد از کودکان و مقایسه آنان با دوستان و همکلاسی‌ها در زمینه‌های گوناگون از دیگر عوامل دروغگویی کودکان می‌شود دراین صورت کودک از طریق دروغ می‌تواند هم بر احساس حقارت خود به طور موقت غلبه یابد و هم والدین را راضی و خشنود سازد و نظر آنان را به سوی خود جلب کند. 

درمان دروغگویی

برای پیشگیری و درمان دروغگویی، والدین و مربیان باید واقعیات را بپذیرند و برای شنیدن موارد شیرین و تلخ از طرف کودکان آماده شوند و با رفتار خود به کودک بیاموزند که گفتن واقعیات به هر صورتی که باشد مقبول است و موجبات تنبیه و آزار کودک را فراهم نخواهد کرد. اگر کودک پی ببرد که والدین و مربیان، او را برای دروغگویی تشویق و برای راستگویی تنبیه نمی‌کنند به تظاهر در رفتار و جعل واقعیت نخواهد پرداخت. همچنین والدین و مربیان باید از طرح پرسش‌هایی که کودک به آنها به احتمال قوی پاسخ نادرست خواهد داد خودداری کنند. در صورت مشاهده دروغ، والدین و مربیان نباید شتابزده عمل کنند و به تنبیه کودک مبادرت ورزند. برای بازداشتن کودک از دروغگویی و اصلاح رفتار آنان باید روش برخورد باتوجه به موقعیت انتخاب شود که برخی از روش‌ها به اختصار عبارت است از:

۱نشان دادن ارزش راست گفتن: در وهله اول کودک باید دریابد که دروغگویی کار نادرست و ناپسند و راستگویی عملی باارزش و پسندیده است. کودک باید ارزش راست گفتن را درعمل تجربه کند. والدین و مربیان نباید در برابر دروغ‌های کودکان برآشفته شوند و او را کتک بزنند. بیان نتایج زشت و تلخ دروغگویی به صورت داستان برای آنها می توانددر آموزش عواقب تلخ دروغگویی مفید واقع شود. همچنین اگر والدین و مربیان، کودک را در خلوت (نه در جمع) در جوی محبت آمیز و پرعطوفت با مضرات و نتایج دروغگویی آشنا سازند و به پند دادن او بپردازند، در جلوگیری و نیز درمان دروغگویی می‌تواند موثر باشد. 

۲اجازه بیان احساسات: کودک باید احساسات خود را آزادانه ابراز کند و در صورتی که بیان احساسات، باعث آزار و اذیت اطرافیان شود باید به کودک آموخت که به تدریج این احساسات را با احساسات خوشایند جابجا سازد و نباید برای احساساتش تنبیه شود. برای نمونه اگر کودکی از برادر کوچکش خوشش نمی‌آید، باید به او اجازه داده شود که احساساتش را بیان کند، پس از شنیدن نظر کودک، والدین باید ضمن تحلیل رفتار خود با کودک و یافتن علل پیدایش چنین احساسی به راهنمایی کودک و تغییر رفتار و احساسات او مبادرت ورزند. در مواردی که کودک مرتکب کار خطایی شده ولی راست می‌گوید، باید به ملایمت و به طور صحیح به او تذکر داده شود که رفتارش درست و پسندیده نیست و باید آن را تغییر دهد. هشدار به کودک، همدردی با اودر مواردی که لازم است، نادیده گرفتن حرف‌های کودک و بی توجهی به آن‌ها از روش‌هایی است که درمواقع مشخصمی تواند برای پیشگیری و درمان دروغگویی کودکان استفاده شود. 

۳تعدیل انتظارات از کودکان: والدین و مربیان باید از هرکودک انتظاراتی داشته باشند که با واقعیات و امکانات او منطبق است. درغیراین صورت، دروغگویی کودک تقویت و تشدید خواهد شد. چون کودک توان عملی ساختن خواسته‌های اطرافیان را ندارد به گفتن دروغ متوسل می‌شود بنابراین از کودک باید انتظارات در حد توانش داشته باشیم.
 

وقتی مامان دروغ گفت...

بررسی علل دروغگویی

درمان دروغگویی

تعدیل انتظارات از کودکان

نشان دادن ارزش راست گفتن

اجازه بیان احساسات

 

برای مطالعه بیشتر به لینک منبع زیر مراجعه کنید: 

کلیک کنید

 

چرا برخي آدم‌ها همواره دروغ مي‌گويند؟

شنبه ۱۳۹۸/۰۴/۲۲
11:34
شکیبا نعیمی

 

Image result for ‫عکس دروغ گفتن‬‎

 

چرا برخي آدم ها همواره دروغ مي گويند؟

چرا بعضي از آدم‌ها هميشه دروغ مي‌گويند چه عواملي باعث مي‌شود كه دروغ بگويند؟

به گزارش سرويس ديني جام نيوز، هيچ انساني فطرتاً دروغگو نيست. بلكه دروغگويي را از محيط خود، يعني خانواده، مدرسه، دوستان و به طوركلّي اجتماعي كه در آن زندگي مي‌كند ياد مي‌گيرد. اين خوي ناپسند به مرور زمان تبديل به عادت شده و گاه كل شخصيّت فرد را پوشش مي‌دهد. بنابراين دروغگويي افراد، هم از نظر علّت و زمينة پيدايش، و هم از نظر ميزان و شدّت و ضعف با يكديگر متفاوت است.


مهم ترين عواملي كه باعث دروغگويي در افراد مي‌شود عبارتند از:

1. الگوهاي نامناسب: يكي از عواملي كه باعث مي‌شود افراد، به خصوص كودكان و نوجوانان به دروغگويي عادت كنند، وجود الگوهاي نامناسب است. اگر در خانواده‌اي والدين يا ديگر كساني كه با كودك و نوجوان زندگي مي‌كنند دروغ بگويند، ناخودآگاه و به طور غيرمستقيم زمينة دروغگويي را براي آنان فراهم ساخته‌اند. در واقع اولين درس دروغگويي را فرزندان از والدين و اطرافيان خواهند آموخت. زيرا خانواده اولين محيط تربيتي محسوب مي‌شود و گفتار، رفتار و به طوركلي طرز زندگي والدين در تربيت و شكل‌دهي رفتار فرزندان مؤثر است.(1)

 

وقتي كودكان دروغگويي را از والدين ياد گرفتند، به مرور زمان جزء شخصيّت آنها شده و در بزرگسالي نيز رفتار دروغگويي در آنها ظاهر مي‌شود. اميرالمومنين علي بن ابي طالب ـ سلام الله عليهما ـ مي‌فرمايد: «قلب كودك همانند زمين بكر و آماده‌اي است كه هر چه در آن كاشته شود پرورش مي‌يابد». و دروغ بذري است كه توسط اطرافيان در اين زمين حاصل‌خيز كاشته مي‌شود و با آبياري و پرورش مناسب رشد مي‌كند تا حدّي كه گاهي به صورت يك درخت تنومند در مي‌آيد و در بزرگسالي نيز مشاهده مي‌شود.

2. احساس حقارت و ضعف شخصيّت: يكي ديگر از عواملي كه باعث مي‌شود افراد هميشه دروغ بگويند، ضعف شخصيّت و احساس حقارتي است كه در آنها وجود دارد.

افرادي كه احياناً در جهات مختلف توانايي لازم را نداشته و خود را حقير مي‌ببينند، تلاش مي‌كنند به هر نحوي كه ممكن است توجه ديگران را به خود جلب و ناتوانايي خود را به اين طريق جبران نمايند. از اين‌رو به رفتارهاي مختلفي از جمله دروغگويي دست مي‌زنند. اغلب دربارة خود، ديگران و حوادث و رويدادها دروغ هاي باور نكردني مي‌گويند. رسول الله ـ صلي اللّه عليه و آله و سلّم ـ در اين‌باره مي‌فرمايد:‌ «درغگو، دروغ نمي‌گويد مگر به سبب حقارتي كه در خود احساس مي‌كند».(2)

3. نيازهاي ارضاء نشده: عدّه‌اي از روانشناسان معتقدند كه دروغ نشان دهندة نيازها و تمايلات ارضاء نشدة افراد است. به هر ميزان نيازهاي ارضاء نشده در افراد بيشتر باشد، احساس كمبود در آنان بيشتر است و چون ارضاي آن نيازها به صورت طبيعي و واقعي نتوانسته است براي آنها محقق شود، سعي مي‌كنند به صورت تخيّلي و گفتن مطالب دروغ، خود را قانع سازند. اين امر در خصوص افرادي كه در زندگي‌شان كمتر مورد توجّه و محبّت والدين قرار گرفته‌اند، بيشتر صادق است. حتي دروغگويي در دوران بزرگسالي امكان دارد به سبب كمبود محبّت در دوران كودكي باشد.

4.ترس از مجازات: يكي از مهم‌ترين علل دروغگويي در كودكان و بزرگسالان ترس از مجازات، خدشه‌دار شدن آبرو و جايگاه اجتماعي افراد است. افراد بزرگسال از ترس اين‌كه اگر هميشه راست بگويند ممكن است موقعيت اجتماعي‌شان را از دست بدهند، لذا براي حفظ آن به دروغ متوسّل مي‌شوند. امّا كودكان و نوجوانان از ترس مجازات و تنبيه والدين به دروغ پناه مي‌برند. مُچ‌گيري و بازجويي‌هاي والدين و مربيان گاه باعث مي‌شود كه فرزندان و دانش‌آموزان واقعيت‌ها را كتمان نموده و به تحريف واقعيت‌ها روي آورند. تحقيقي كه روي كودكان شش تا چهارده ساله انجام شده نيز اين مطلب را تأييد مي‌كند. اين پژوهش نشان مي‌دهد كه 71 درصد علّت دروغگويي افراد را ترس تشكيل مي‌دهد.(3)

5. كم‌عقلي: يكي ديگر از عواملي كه باعث مي‌شود افراد دروغگويي كنند، كم‌عقلي آنان است. به اين معنا كه اگر تعقّل داشته باشند و پيامدهاي دروغ را درنظر بگيرند، هيچگاه دروغ نخواهند گفت. امّا وقتي مي‌بينيم مرتب دروغ مي‌گويند و هيچ توجّهي به پيامدهاي منفي دروغ و حكم اسلام دربارة آن ندارند، مي‌دانيم كه اين افراد از نيروي تعقّل و انديشة سالم برخوردار نيستند، اميرالمومنين علي ـ عليه السّلام ـ در اين‌باره مي‌فرمايد: «مَا كَذَبَ عاقلٌ» . انسان عاقل دروغ نمي‌گويد».(4)

6.ايجاد ارتباط: براي ايجاد ارتباط گاهي افراد به دليل ضعف هايي كه در خود حس مي كنند و آن را براي خود مجاز نمي‌شمارند، براي ارتباط با ديگران مي كوشند روي اين نقاط ضعف را بپوشانند. از اين روي متوجه دروغ مي‌گردند. اگر در يك جمع نوعي ارزش حاكم باشد و شخص براي پيوستن به آن جمع از آن ارزش پذيرفته شده بي نصيب باشد، به نوعي مي كوشد با بستن دروغ خود را داراي صلاحيت نشان دهد. مثلا اگر در جمعي مدرك تحصيلي مهم باشد، شخصي به دروغ خود را آدمي تحصيل كرده و صاحب فكر جا بزند و كارهايي شبيه به آن.

7.  رسيدن به هدف:اگر اشخاص به هدفي متوجه اند و مي خواهند به هر قيمتي كه شده به آن دست بيابند يكي از راه هاي پيش رو و مدم دستي خود را درغ مي دانند و به آن متوسل مي شوند. مثل افرادي كه در خواستگاري از يك دختر خود را پولدار و صاحب نفوذ و امثال آن جا مي زنند.

راه‌هاي درمان دروغگويي

1. اصلي‌ترين راه درمان دروغگويي اين است كه فرد دروغگو نخست در آيات و اخباري كه در مذمّت دروغ وارد شده، بينديشد تا بداند كه اگر آن را ترك نكند، هلاكت گريبان‌گيرش خواهد شد و به ياد بياورد كه شخص دروغگو به تدريج ارزشمندي و آبرويش از بين رفته، پيش مردم رسوا خواهد شد.

2. توجّه داشته باشد كه اگر دروغگويي را ترك نكند، فرد دروغگو بر اثر فراموشي، در بعضي موارد، گفتة خود را تكذيب نموده، خلاف آن را بيان مي‌كند و در نتيجه بين مردم رسوا مي‌گردد.

3- توجه مستمر به ضررهاي دروغگويي .

در پايان لازم است به اين نكته توجّه شود كه! درمان دروغگويي احتياج به تصميم جدي و گذشت زمان دارد زيرا از بين بردن يك رفتار زشت و جايگزين كردن خُلق‌نيك و شايسته، با يك بار و چندبار امكان‌پذير نيست، بايد افراد را تشويق نمود تا مدّتي به اعمال نيك و شايسته بپردازند و از كار زشت مانند دروغ دست بردارند.

پي نوشت ها:
1. براي مطالعه بيشتر در زمينة الگوپذيري فرزندان از عادتهاي ناهنجار والدين مراجعه شود: كريمي‌نيا، محمدعلي، الگوهاي تربيتي، پيام مهدي،1380، ص 148 ـ 130.
2. طبري، مستدرك الوسايل، ج2، ص 100.
3. مسروب بالايان، روان‌شناسي كودك به زبان ساده، انتشارات شمس، 1370، ص 52.
4. غررالحكم، حرف ايميم.

 

لینک منبع: 

کلیک کنید

 

راه‌های درمان واجتناب از دروغ:

جمعه ۱۳۹۸/۰۴/۲۱
11:39
شکیبا نعیمی

 

Image result for ‫عکس دروغ‬‎

 

راه های درمان واجتناب از دروغ:

راه های درمان واجتناب از دروغ:
با توجه به عواملی که در ایجاد این صفت و ریشه دارساختن آن موثر است راه درمان آن نسبتا روشن خواهد بود و به طور کلی برای درمان این انحراف اخلاقی باید از طرق زیر اقدام نمود:

 

به ادامه مطلب مراجعه کنید: 

دروغگویی، علل و روش‌های درمان آن!

پنجشنبه ۱۳۹۸/۰۴/۲۰
12:59
شکیبا نعیمی

دروغگویی ، علل و روش های درمان آن!

گله چوپان دروغگو عاقبت طعمه گرگ شد. آن هم بخاطر دروغ گویی چوپانشان! داستانی که تداعی کننده دوران خوش کودکی است. اما آیا به راستی خواندن داستان هایی از این قبیل، تضمینی برای دروغ نگفتن کودک امروز و نوجوان آینده ما خواهد بود؟


در هر رفتار منفی که دروغگویی نیز جزء آن است، ماهیت آن رفتار، علت انجام آن، شدت و مدت آن مهم هستند و باید درباره آنها اطلاعات به دست آوریم. کودکان کم سن و سال برای مثال 4 یا 5 ساله، اغلب داستانها و افسانه‌های بلندی می سازند که این یک فعالیت طبیعی است چون آنها از شنیدن داستانها و ساختن آنها سرگرم شده و لذت می برند. این کودکان ممکن است تفاوت بین واقعیت و تخیل را تشخیص ندهند لذا این دروغها احتمالاً مشکل جدی نیستند.
 


یک کودک بزرگتر یا یک نوجوان ممکن است دروغی را برای مظلوم نمایی و دفاع از خود بگوی، مثلا اجتناب از انجام کاری یا انکار مسئولیت اعمالشان. والدین باید از طریق صحبت کردن با کوچکترها در مورد اهمیت صداقت، راستگویی و درستکاری به نمونه های خاص دروغگویی پاسخ دهند. گاهی ممکن است نوجوانان به این نتیجه برسند که دروغ گفتن در موقعیتهای خاص پذیرفته تر است. مثلاً ممکن است برای پنهان نگهداشتن امور شخصی و خصوصی خود یا برای اینکه از نظر روانی احساس استقلال و جدایی از والدین خود بکنند، دروغ بگویند، مثلاً انکار بیرون رفتن با دوستان.
برخی از کودکان و نوجوانانی که مسئول به نظر می‌رسند، ممکن است در یک الگوی تکراری دروغگویی بیفتند؛ آنها اغلب این طور احساس میکنند که آسانترین راه برای پاسخگویی به درخواستهای والدین، معلمان و دوستان، دروغ گفتن است که این کودکان معمولاً نمیخواهند بد یا بد ذات باشند، بیشتر میخواهند دیگران را از خود راضی نگه دارند.

 


و اما راهکارهای درمان دروغگویی!
چوپان دروغ گویت را دوباره نگاه می کنی؛ او قرار است پدر یا مادر فردا باشد. تمام وجودت را ترس و نگرانی فرا گرفته است، دلت نمی خواهد که بیش از این او با این رفتارش باعث سرخوردگی تو باشد و البته ایجاد نبود اطمینان برای خودش. می‌خواهی چوپان دروغ گو را درمان کنی. برای این درمان، دوازده گرگ می توانند به گله بزنند تا او اصلاح شود. روانشناسان در این زمینه دوازده راه کار برایمان بر می‌شمرند: 
 ١ - شناخت علل:
باید بدانیم که چرا کودک دروغ  می‌گوید و چه انگیزه ها و موجباتی او را به دروغ وا داشته است! و هدف او از این دروغ چیست! 
٢ - دادن آگاهی: 
پس از شناخت علت یا علل، زمان دادن آگاهی و اطلاعات لازم است. برای مثال کودکی که در اثر اشتباه در بیان تخیل و واقعیت دروغی گفته است، باید بفهمد که واقعیت چیست و خواب و خیال چیست و به او بفهماند که در بیان آن مسئله دچار اشتباه شده است. به فردی که در سن تشخیص است باید تفهیم شود که سخنی را که گفته، ناپسند بوده است و مورد قبول و پذیرش پدر و مادر و دیگران نیست و ممکن است روزی اینگونه سخنان زیان و خطر پدید آورند و باعث آبروریزی هایی شوند. 
٣- ایجاد محیط سالم: 
محیط خانه و تربیت کودک را از ریا و نیرنگ دور سازید و آن ها را از دوستان دروغ گو، حتی آن هایی که گاهی به شوخی دروغ می گویند دور کنید. چرا که کودک جنبه نقش پذیری و تقلید دارد. 

 


٤- رعایت انصاف: 
کودک شاهد بی انصافی های والدین است. او می بیند که پدر یا مادر در اثر اشتباه ظرفی از دستشان می افتد و می شکند و کسی نیست آن ها را مورد بازخواست قرار دهد، ولی همین که نمونه این لغزش توسط کودک انجام شود، او را به باد ناسزا گرفته، متهم به سربه هوایی می کنند. در این حالت چون کودک انصافی از پدر و مادر نمی بیند و از سوی دیگر مایل به شکست و تحقیر شخصیت خود نیست، تن به دروغ می دهد. 
٥- عفو و بخشش: 
در خانه و خانواده و تربیت فرزندان رعایت انضباط و ضوابط اخلاقی ضروری است ولی زیاده روی در این امر درست نیست. برای واداشتن طفل به راست گویی ضروری است در مواردی از بعضی لغزش ها که گاهی خودمان هم مرتکب آن می شویم، چشم پوشی کنیم و او را ببخشیم. حتی رعایت انصاف ایجاب می کند که او در مواردی کارهای جزئی خود را که علنی کردن آن موجب شرم و حیاست، از شما پنهان دارد. البته به شرطی که مخالف با شرع و اخلاق نباشد. 
٦- محدود کردن توقعات: 
از او انتظار نداشته باشید که همه خواسته های شما را برآورده کند و کاری که شما در انجامش ناتوان هستید و یا تنبلی تان می آید، آن را انجام دهید، او برایتان انجام دهد. 

 


٧ -ایمن کردن از مجازات: 
فرزندان ما باید در خانه احساس آرامش و اطمینان کنند و مطمئن باشند که خطاهای بی اختیار بخشوده می شود. تنبیه و سرزنش برای مواردی است که تعمدی در کار باشد و تازه اگر در همان کار عمدی هم سخن راست گفته شود موجب تخفیف در عقوبت باید باشد. 
٨ -پند و اندرز 
این امر در کودکان بسیار موثر است چرا که هنوز با فطرت خود فاصله چندانی نگرفته اند و هنوز درون و ضمیرشان پاک و صاف است. بیان این که خدا از این کار راضی نیست و آدم به جهنم می رود، برای بازداشتن بچه ها از دروغ موثر است. 
٩ -محبت کردن: 
به فرزندان باید محبت کرد به گونه ای که او گرمی و لذت آن را بچشد و احساس کند، وجود محبت سبب می شود که کودک نیازی به تظاهر و تصنع نداشته باشد و به دروغ و فریب رو نیاورد. البته لازمه این محبت آن است که در مواردی لغزش او را نادیده بگیرند و اگر هم خطایی مستحق تنبیه انجام داد، او را ببخشند. 

 


١٠- هشدار به کودک: 
ما معمولا سعی داریم به کودک تفهیم کنیم که راه او راهی درست و صواب نیست که این سخنان برای همه کودکان قابل فهم نیست اگر چه کودک باید از قبل بداند که دوست داشتن والدین چه منافعی برای او دارد و دوست نداشتن چه زیان هایی. بعدها در سنین بالاتر می توان به او گفت که این کار را خدا دوست ندارد و چیزی که خدا دوست ندارد در مقابلش عقوبت و مجازات است و او از لذت ها و محبت ها در دنیا و آخرت محروم می شود. 
١١ -مچ گیری: 
در موارد حادتر می توان موضع شدیدتری گرفت و پس از بیان دروغ هایش، آن را به رخش کشید و به او تفهیم کرد که ما می‌دانیم تو دروغ می‌گویی. البته لازم است این مرحله پس از همه تذکرات، اخطارها و اندرزها باشد و آن چنان نباشد که در حضور جمعی صورت گیرد و او در این زمینه احساس حقارت کند، چون هنگامی که کودک خود را رسوا ببیند سر از کارهای خطرناکی در می‌آورد و دروغ گویی حرفه‌ای می‌شود.
١٢- تنبیه و تهدید: 
در مواردی که هیچ یک از مواضع بالا سودی نبخشد و فایده ای ندهد، بهتر است از راه تهدید و یا تنبیه او را از دروغ گویی دور داریم که البته این راه، چندان عملی نیست و تنبیه  ما نشان می دهد که دیگر در تربیت، کار از کار گذشته است.

 


 

آنچه که مسلم است اینها همه به خاطر خودنمایی و جلب توجه والدین و اطرافیانی است که اعتنایی به کودک ندارند بنابراین بهتر است کودکان را محترم بدانیم، به حرفهای آنها هرچند که بیجا و بی‌موقع هم باشد گوش فرا دهیم کارهایی را که هر چند به ظاهر کوچک انجام می‌دهند به دیده تحسین و تکریم بنگریم. مشوقشان باشیم تا بعدها کارهای بزرگتر و بهتری انجام دهند، هر از چندگاه و به مناسبتهای مختلف در پیش دیگران تعریف و تمجید تشویق آمیزی از آنها نیابیم. 

 

نویسنده:گردآوری: سارا گل رازقی

لینک منبع: 

کلیک کنید

موضوع هفتگی (دروغ)

پنجشنبه ۱۳۹۸/۰۴/۲۰
11:17
شکیبا نعیمی

 

Image result for ‫دروغ‬‎

 

موضوع این هفته دروغ هست

اگه راجع به "دروغ" نظری و پیامی دارید در قسمت نظرات که برای تبادل نظر و کسب تجربه فعال هست پیام بگذارید...

 

رهنمودی برای حفظ دیدگاهی مثبت

چهارشنبه ۱۳۹۸/۰۴/۱۹
12:4
شکیبا نعیمی

 

Image result for ‫دیدگاهی مثبت‬‎

 

رهنمودی برای حفظ دیدگاهی مثبت 

به بانک می روی تا پول نقد کنی که متوجه می شوی امکانش نیست. درِ بانک بسته است و دستگاه خودکار پول رسانی هم خراب است، و تو نمی توانی پول برداشت کنی. چه واکنشی نشان می دهی؟

آنچه نباید بگوییآنچه باید بگویی

در برابر این وضعیت با استیصال واکنش نشان می دهی. 

"بیخود تا اینجا آمدم."

فلسفه ای داری که وقتی یک چیزی خراب از کار در می آید، آن را به کار می بری. 

"این که چیزی نیست. از عهده اش بر می آیم."

افکار منفی باعث می شود اعصابت خرد شود. "تمام بعد از ظهرم هدر رفت. حالا چه کار کنم تا جبران شود؟"

افکار مثبت به کمکت می آید. 

"بسیار خوب، بهتر است به یک بانک دیگر بروم و از کارت اعتباری ام پول نقد کنم."

روی دردسر انگشت می گذاری و خودت را بیشتر معذب می کنی. 

"متنفرم وقتی از این جور چیزها پیش می آید. من که دیگر وقت ندارم..."

دردسر را به عنوان جزئی از زندگی می پذیری و می دانی موقت است. 

"این هم می گذرد و سال دیگر حتی یادم نمی آید. بروم دنبال بقیه ی کارهایم."

ذهن خودت را متوجه افکار منفی می کنی. 

"باید در این مورد شکایت کنم. چرا آنها برق اضطراری ندارند؟"

ذهنت را متوجه عدسی عریض می کنی و چشم اندازی آنی در نظر می آوری. 

"به دور و بر نگاه کن. خیلی چیزهای خوب دیگر هست که باید بابتش خدا را شکر کرد."

 

تانگ فو 

سَم هورن 

نفیسه معتکف 

روش برخورد با افراد تندخو

برچسب‌: موضوع هفتگی , خشم

رهنمودی برای پنج اصل مجاب سازی

سه شنبه ۱۳۹۸/۰۴/۱۸
12:12
شکیبا نعیمی

 

Image result for ‫مجاب سازی‬‎

 

رهنمودی برای پنج اصل مجاب سازی 

بچه هایت در تابستان یک میهمانی در کنار استخر ترتیب داده اند. حالا چندین بچه ی پر انرژی به جان هم افتاده اند و تو دائم فریاد می کشی که از خشونت و قیل و قال دست بردارند. آنان به کارهای عجیب و غریب خود ادامه می دهند. چطور آنان را مجاب می کنی آرام شوند؟

آنچه نباید بگویی آنچه باید بگویی

به آنان هشدار می دهی که داری از کوره در می روی. 

"اگر از قیل و قال دست بر ندارید، مهمانی را خاتمه می دهم."

راجع به حرفی که می خواهی بزنی، فکر می کنی تا بهتر مجابشان کنی. 

"چطور می توانم مجابشان کنم که این مسأله به نفع خودشان است؟"

با خودت می گویی که این وقت تلف کردن است. 

"آنان از من حرف شنوی نمی کنند. به قدری در حال و هوای خودشان هستند که به حرف آتیلا هم گوش نمی کنند؟"

خودت را متقاعد می کنی که این مورد قابل ملاحظه و شدنی است. 

"بچه ها، لطفا بیایید سر میز بنشینید و به من گوش کنید. می خواهم موضوع مهمی را بگویم."

با حالتی رئیس مآبانه می گویی چه می خواهی و چرا می خواهی آرام شوند. "بچه ها، لطمه می بینید. من سعی خودم را کردم یک مهمانی خوب ترتیب دهم. خودتان دارید خرابش می کنید."

برایشان قصه ای می گویی که مجسم کنند چرا برایشان بهتر است ساکت باشند. 

"می دانید پارسال سر کوین چه آمد؟ داشت می دوید، لیز خورد و ..."

موعظه را شروع می کنی که ایمنی چقدر مهم است. 

"مجبورم دوباره تذکر بدهم که .... گوش می دهید؟"

از آنان سؤال می کنی نظرشان در مورد موافقتنامه چیست؟

"خوب، اگر دلتان می خواهد اینجا شنا کنید، بگویید قوانین استخر چیست؟"

تانگ فو 

سَم هورن 

نفیسه معتکف 

روش برخورد با افراد تندخو

برچسب‌: موضوع هفتگی , خشم

تغذیه در افراد عصبانی

دوشنبه ۱۳۹۸/۰۴/۱۷
12:20
شکیبا نعیمی

 

تغذیه در افراد عصبانی

 

تغذیه در افراد عصبانی

تغذیه در افراد عصبانی چه باید باشد؟ تمامی کربوهیدرات‌ها، مغز را تحریک می‌کنند تا سروتونین بیشتری تولید کند. برای تنظیم میزان سروتونین بهتر است کربوهیدرات‌های پیچیده مصرف شود.روزانه افراد با تنش‌های مختلف محیطی روبرو بوده که مغز انسان در مواجهه با این عوامل استرس‌زا، واکنش‌های مختلفی را اعمال نموده که در نهایت روی عملکرد خود مغز، سایر ارگان‌ها و رفتار فرد نمود می‌یابد. این واکنش‌های عصبی از سوی فرد گاهاً با عصبانیت تظاهر می‌یابد.

 

به ادامه مطلب مراجعه کنید: 

برچسب‌: موضوع هفتگی , خشم

رهنمودی برای حرف زدن وقتی آدم نمی داند چه بگوید

یکشنبه ۱۳۹۸/۰۴/۱۶
12:29
شکیبا نعیمی

 

Image result for ‫حرف زدن وقتی آدم نمی داند چی بگوید‬‎

 

رهنمودی برای حرف زدن وقتی آدم نمی داند چه بگوید 

فرض کن روزی سخت و پرمشغله در محل کارت داشته ای و تنها فکری که داری، این است که به خانه بروی، کفشهایت را در بیاوری و استراحت کنی. اما به محض اینکه پا به خانه می گذاری، متوجه می شوی همسرت ناراحت است. سر شام می پرسی چه شده، و او ناگهان سر درددلش باز می شود و می گوید که دیگر اصلا از تفریح او خبری نیست. و این آخرین حرفی است که دلت می خواسته بشنوی و نمی دانی چه بگویی. 

آنچه نباید بگویی  آنچه باید بگویی 

می توانی قضیه را انکار کنی. 

"همین هفته ی پیش بود که به شهربازی رفتیم."

سعی می کنی از قضیه سر در بیاوری. "منظورت چیه؟"

از روی ناپختگی و جهالت جواب می دهی. 

"ما که بیشتر از زن و شوهرهای دیگر بیرون می رویم."

راه عاقلانه در پیش می گیری و دنبال اطلاعات می گردی. 

"چرا این را می گویی، عزیزم؟"

سعی می کنی ثابت کنی او اشتباه می کند و کار به بگو و مگو می کشد. 

"ما نرفتیم بیرون و بعدش تو را به سینما نبردم؟

از جنگ کلامی اجتناب می کنی و در مقام دفاع از خودت بر نمی آیی. 

"چه چیزی باعث شده چنین تصوری داشته باشی؟"

می توانی در برابر ظاهر قضیه واکنش نشان دهی و اصل قضیه را ول کنی. 

"ببین، من هفته ای پنجاه ساعت کار می کنم و دیکر نا ندارم بیرون بروم."

می توانی منشاء طغیان را پیدا کنی و به اوضاع سر و سامان بدهی.

"باربی و بیل به کلاس رقص می روند. ما هم می توانیم...."

 

تانگ فو 

سَم هورن 

نفیسه معتکف 

روش برخورد با افراد تند خو 

 

برچسب‌: موضوع هفتگی , خشم

رهنمودی برای کنار کشیدن موقرانه از جر و بحث

شنبه ۱۳۹۸/۰۴/۱۵
12:29
شکیبا نعیمی

 

Image result for ‫جر و بحث‬‎

 

رهنمودی برای کنار کشیدن موقرانه از جر و بحث

فرض کن برای پنجاهمین سالگرد ازدواج پدر و مادرت پارکی را در محله ی خودت رزرو کرده ای و در حال چیدن میز و صندلی در آنجا هستی که سر و کله ی خانواده ای دیگر پیدا می شود که اصرار دارند پارک را برای جشن فارغ التحصیلی پسرشان رزرو کرده اند. آنان تو را سرزنش می کنند که آلاچیق را اشغال کرده ای و تهدید می کنند که مأمور حفاظت از پارک را می آورند تا شماها را بیرون کند. چه می کنی؟

آنچه نباید بگوییآنچه باید بگویی 

وارد بحث و مجادله می شوی. 

"صبر کن ببینم. ما هم به اندازه ی تو حق داریم از پارک استفاده کنیم."

از مرافعه خودداری می کنی. 

"می دانم که می توانیم به نحوی با هم کنار بیاییم."

جَوّی ناخوشایند ایجاد می کنی و جر و بحث بالا می گیرد. 

"اگر این میزها را می خواستید، می بایست زودتر می آمدید."

جَوّی موافق به وجود می آوری و از جر و بحث فرار می کنی. 

"ببینیم می شود چند میز دیگر اینجا بگذاریم؟"

حرفهایی می زنی که آنان را از کوره در می برد. 

"اگر خیال می کنی با پررویی می توانی ما را بیرون کنی، کور خوانده ای."

حرفهایی می زنی که از مجادله جلوگیری کند. 

"ببینیم جایی نوشته ای هست که بگوید این جاها را چطور اختصاص داده اند؟"

سر موضع خودت می ایستی و آنان را دشمن به حساب می آوری. 

"باورم نمی شود. ماهها بود برنامه ریزی می کردم. ببینید چطوری همه چیز را به هم ریختید؟"

به نتیجه ی دلخواه می رسی و با هم مشکل را حل می کنید. 

"ببینیم چطور می شود در این فضا با هم شریک شویم تا وقتی مهمانها آمدند، آماده باشیم. ما هر دو یک چیز می خواهیم."

 

کتاب تانگ فو 

سَم هورن 

نفیسه معتکف 

روش برخورد با افراد تندخو 

برچسب‌: موضوع هفتگی , خشم

ورزش و سلامتی و تغذیه برای جلوگیری از خشم

جمعه ۱۳۹۸/۰۴/۱۴
23:33
شکیبا نعیمی

این مواد غذایی خشم و پرخاشگری را کنترل می کنند!

این مواد غذایی خشم و پرخاشگری را کنترل می کنند!

 

مطالعات محققان نشان می دهد مصرف امگا 3 بهترین گزینه برای کاهش پرخاشگری کودکان و نوجوانان در کمترین زمان ممکن است.

رابطه امگا 3 و کنترل پرخاشگری کودکان و نوجوانان

پرخاشگری کودکان و نوجوانان یکی از بزرگترین معضلات والدین و معلمان است. مطالعات اخیر محققان دانشگاه پنسیلوانیا نشان می دهد تغذیه نقش مهمی در میزان خشم دارد و رژیم غذایی حاوی امگا 3 و انواع دیگر ویتامین و مواد معدنی، قادر به کاهش پرخاشگری در کودکان و تعدیل رفتار آنان است.

به گزارش ساینس،تمرکز این مطالعه در چگونگی عملکرد بیولوژیکی مغز و تاثیر آن بر روابط اجتماعی بوده است. آنچه محققان را شگفت زده کرده، مدت زمان تاثیر امگا 3 در کاهش پرخاشگری کودکان است. این مطالعه نشان می دهد نشانه های خشم و پرخاشگری در کودکانی که رژیم غذایی حاوی امگا 3 داشته باشند، پس از گذشت سه ماه، اصلا دیده نمی شود. تداوم در استفاده از امگا 3، نشانه های خشم و رفتارهای ضد اجتماعی را به طور کامل از بین می برد.

 


مهمترین منابع اسید چرب امگا  3

  • انواع ماهی
  • خاویار
  • روغن زیتون
  • حبوبات
  • تخم مرغ
  • ریحان
  • اسفناج
  • گردو
  • میگو
  • گل کلم
  • ماهی آزاد
  • ساردین
  • دانه سویا
  • کلم بروکلی

ازجمله مهمترین منابع اسید چرب امگا 3 هستند.


مصرف امگا 3 علاوه بر کودکان، در بزرگسالان هم توصیه شده است و قادر به درمان بیماری های قلبی، افسردگی، آرتروز و بیماری های روحی از جمله اسکیزوفرنی است.

نتایج این تحقیقات در نشریه Child Psychology and Psychiatry منتشر شده است.

 

گردآوری:گروه سلامت سیمرغ
seemorgh.com/health
منبع:irna.ir
لینک منبع: 

کلیک کنید

 

کاهش عصبانیت با حرکات ورزشی

هیچ کدام از ما نمی‌تواند ادعا کند که تا به حال عصبانی نشده است. احساس خشم وعصبانیت مثل هراحساس دیگری طبیعی است، اما وقتی کنترل آن از دست برود، می‎‏تواند مشکلاتی را ایجاد کند؛ مشکلاتی در محل کار، روابط شخصی و زندگی.

روزنامه خراسان - سعید مرادی: هیچ کدام از ما نمی تواند ادعا کند که تا به حال عصبانی نشده است.احساس خشم وعصبانیت مثل هراحساس دیگری طبیعی است اما وقتی کنترل آن از دست برود، می‎‏تواند مشکلاتی را ایجاد کند؛ مشکلاتی در محل کار، روابط شخصی و زندگی.

همچنین عصبانیت می‌تواند این احساس را در شما به وجود آورد که تحت تأثیر یک احساس غیر قابل پیش‎بینی و قدرتمند قرار دارید که به شما اجازه می‌دهد هرکاری بکنید! پس توجه به آن و ارائه راهکارهای کاربردی بسیار اهمیت دارد. در این مطلب برخی حرکات ورزشی را که با انجام آن‌ها می‎توانید عصبانیت خود را کاهش دهید، معرفی می‎کنیم.

درکتاب «چگونه خشم خود را کنترل کنیم» آمده است :

تمرینات و ورزش‌های فیزیکی، یکی ازموثر‌ترین روش‌ها برای کاهش استرس و خشم است. تمرین های فیزیکی با تولید مقدار زیادی «اندروفین» به شما کمک می‌کند هنگام استرس وخشم به‏‎راحتی خود را به آرامش برسانید.

نفس عمیق بکشید

کاهش عصبانیت با حرکات ورزشی

تنفس عمیق، حرکت ورزشی نیست ولی برای شروع حرکات ورزشی نقش سازنده ای دارد، این بارکه عصبی شدید قبل از هرکاری چند نفس عمیق فاصله‎دار بکشید تا بدنتان به آرامش ثابتی برسد سپس روی انجام حرکات ورزشی که در ادامه معرفی می‌کنیم، تمرکز کنید.

آرامش تصاعدی با کشش و نرمش از سمت اندام‌های پایین تنه به سمت سر: این روش باعث می‌شود استرس و خشم شما کاملا از بین برود. بر اساس تحقیقات مرکز پزشکی دانشگاه «مریلند»، بهتر است این تمرین ها با حالت درازکش انجام شود. در این تمرین باید اندام‌های خود را ابتدا سفت و سپس شل کنید؛ انقباض و انبساط یا گرفتن و رها کردن!

نحوه انجام: چشم‌هایتان را ببندید، عضلات نوک پای خود را برای چند ثانیه بکشید و رها کنید. درمرحله‌ بعدی قسمت‌های لگن و ساق پا را بکشید و رها کنید. این تمرین کششی و آرام‌بخش را ادامه دهید تا به قسمت‌های بالاتنه و سر خود برسید. وقتی که درحال انجام تمرین هستید، نفس عمیق بکشید و به ذهن خود اجازه دهید از تجربه‌ ایجاد شده، لذت کامل ببرد.


چرخش خوابیده

کاهش عصبانیت با حرکات ورزشی

اگر پس از بیدار شدن روز خود را با احساس ناراحتی و خشم بی‎ دلیل آغاز کردید، می‌توانید این نرمش را حتی در حالت خوابیده در رخت خواب انجام دهید تا خشم پنهان تان را از بین ببرید.

نحوه انجام: به پشت روی کمر بخوابید، زانو‌های خود را به سمت قفسه سینه بالا بیاورید. دست‌ها را در بالا و کنار سر نگه دارید

سپس به آرامی پا‌های خود را به سمت کنار بدن، روی زمین پایین بیاورید. اگر نزدیک کردن پا‌ها به زمین برای شما سخت است، یک بالش زیر زانو‌های خود بگذارید. در نهایت پا‌ها را در این حالت، کنار بدن به مدت یک دقیقه نگه دارید و نفس عمیق بکشید سپس این روال را برای سمت دیگر بدن تکرار کنید.


قوس رو به بالا

کاهش عصبانیت با حرکات ورزشی

با انجام این تمرین، چرخش خون بدن را به سمت مغز افزایش دهید و استرس‌های ذهنی خود را از بین ببرید.

نحوه انجام: یک بالش یا شیء ایستا (به ارتفاع 10 تا 17 سانتی‎متر) روی زمین بگذارید. یک قوس در بدن خود ایجاد کنید. فاصله ای راحت بین پا‌ها و دست‌ها پیدا کنید، طوری‎که سر به راحتی روی بالش یا شیء ایستا قرار گیرد. سر خود را روی بالش بگذارید و نفس خود را ۳۰ ثانیه نگه دارید سپس بیرون دهید، این تمرین را به مدت دو دقیقه اجرا کنید.


خورشید نشسته

کاهش عصبانیت با حرکات ورزشی

با تمرین مداوم این حرکت انرژی بخش و ایجاد تناوب بین تنفس‌های عمیق تا حد زیادی خشم، استرس و اضطراب خود را مهار کنید.

نحوه انجام: تمرین را با یک نشستن ساده و راحت روی زمین آغاز کنید. دست‌های خود را به آرامی بالا ببرید و در عین حال هوای تازه را به درون شش‌های خود وارد کنید. همزمان با پایین آوردن دست‌ها هوای داخل شش‌ها را بیرون دهید. این حرکت را یک تا ۳ دقیقه تمرین کنید.

لینک منبع: 

کلیک کنید

کاهش عصبانیت با انجام این ورزش ها

کلیک کنید

برچسب‌: موضوع هفتگی , خشم

رهنمودی برای مهار جر و بحث از طریق شوخی

جمعه ۱۳۹۸/۰۴/۱۴
12:25
شکیبا نعیمی

 

Image result for ‫عکس خشم‬‎

رهنمودی برای مهار جر و بحث از طریق شوخی 

بیکار هستی و داری دنبال کار می گردی. بعد از چ ند ماه دوندگی، بالاخره دو مورد خوب سر راهت قرار می گیرید که البته هنوز قطعی نیست. اگر کسی معصومانه و بی منظور از تو بپرسد بالاخره کارگیر آوردی یا نه، می توانی منطقی رفتار کنی؟ چه واکنشی نشان می دهی؟

آنچه نباید بگویی آنچه باید بگویی

می توانی بگذاری مردم ازت نقطه 

ضعف به دست بیاورند: 

"اگر یک دفعه دیگر کسی در مورد شغلم 

بپرسد، کله ی خودم را می کنم."

می توانی از قبل بر سؤال های نگران کننده جوابی آماده کنی: 

"بالاخره کسی شغلی به من پیشنهاد کرد که البته قبول نکردم. کارش این بود که خیابانها را متر کنم."

می توانی کلافه شوی و بدشانسی را برای خودت مثل طوق لعنت بدانی: 

"هیچ کاری پیدا نمی کنم. کلی عمر وقت خودم را تلف کردم و هیچی به هیچی."

می توانی از این بدبیاری، لطیفه بسازی: 

"خیال نداشتم به این زودی خودم را بازنشسته کنم، اما خوبی اش در این است که تمام هفته را آزادم تا به پسرم شنا یاد بدهم."

می توانی به زندگی بد و بیره بگویی و گزک دست مردم بدهی. 

"منظورش چیه پولم دارد تمام می شود؟"

می توانی شوخ طبعی ات را حفظ کنی: 

"پولم هم ته کشید، مهم نیست. دسته چک دارم که. "

می توانی بابت سؤالهای از روی بی فکری دلخور شوی و از حرفهای غیرمنطقی برنجی.

"چطور به این سؤالهای احمقانه جواب بدهم؟

او نمی فهمد اگر کارگیر آورده بودم، خودم می گفتم؟"

می توانی نکته ها را بگیری و با آنها زندگی را شیرین و خنده دار کنی: 

"امروز از جلوی یک مغازه رد می شدم که دو تا تابلو روی درش بود بدین مضمون: استخدام کارمند و سلف سرویس. بنابراین داخل شدم و خودم را استخدام کردم."

 

کتاب تانگ فو 

سَم هورن 

نفیسه معتکف 

روش برخورد با افراد تندخو

برچسب‌: موضوع هفتگی , خشم

راهکار‌های فوق‌العاده برای کنترل خشم

پنجشنبه ۱۳۹۸/۰۴/۱۳
12:25
شکیبا نعیمی

راهکار‌های فوق العاده برای کنترل خشم

بهترین روش در هنگام خشم و برای مدیریت آن این است که هر رفتاری را به تعویق بیاندازیم.

راهکار‌های فوق العاده برای کنترل خشمبه گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛هر شکل را به تعویق بیاندازیم در تعدیل آن تاثیر فوق العاده ای دارد. اما اگر بخواهیم در وضعیتی که کنترل رفتاری کمی داریم از خود واکنشی هر چند سطحی نشان دهیم ممکن است خیلی زود کنترل خود را از دست بدهیم.

خشم

آدمی هستم که زود عصبی می شوم و به سختی می توانم خودم را کنترل کنم و در زمان عصبانیت ممکن است حرف هایی بزنم و یا کارهایی بکنم که این کارهای من اطرافیانم را اذیت می کند. ولی بلافاصله بعد از اینکه عصبانیتم فروکش کرد از کرده خود پشیمان می شوم لطفا من را راهنمایی کنید.


بیشتربخوانید : ویژگی‌هایی که شمارا به فردی تنها وضعیف تبدیل می‌کند


در درمان خشم های زیاد دو روش رفتار درمانی و دارو درمانی کاربرد دارد. اما پیش از دارو به شما توصیه می کنیم روش رفتاری را در پیش بگیرید و تمرین داشته باشید. باید در نظر بگیرید که رفتارهایی که ما در هنگام بروز هیجانات داریم به عادت تبدیل می شود لذا برای تغییر آنها باید تمرین داشته باشیم. پس هم باید حواسمان به عاداتی که شکل می گیرد باشد و هم برای رفع عادت ها تمرین کنیم. 
بهترین روش در هنگام خشم و برای مدیریت آن این است که هر رفتاری را به تعویق بیاندازیم. وقتی بروز هر واکنش در هر شکل را به تعویق بیاندازیم در تعدیل آن تاثیر فوق العاده ای دارد. اما اگر بخواهیم در وضعیتی که کنترل رفتاری کمی داریم از خود واکنشی هر چند سطحی نشان دهیم ممکن است خیلی زود کنترل خود را از دست بدهیم. پس بهترین راه مکث کوتاه مدت است.

گفتن عبارت "ایست"
زمانی كه عصبانی هستید، می توانید به خودتان بگویید "ایست"، "صبركن". این فرمان باعث می شود كه شما بتوانید تا حدودی از اسیر بودن در دست احساساتتان رهایی پیدا كنید و موقعیت را بهتر ارزیابی كنید.

تنفس عمیق
این موضوع مورد تأیید است كه عموماً خشم و عصبانیت یک پدیده ی روانی صرف نیست، چرا كه اجزاء جسمانی و فیزیولوژیک نقش مهمی در بروز آن دارند. فشار خون، ضربان قلب، تعداد نفس ها، دمای بدن و سرعت سوخت و ساز، متغیرهای جسمانی ای هستند، كه هنگام عصبانیت به علت فعالیت دستگاه سمپاتیک، افزایش می یابند. از بین متغیرهای فوق، تنفس فعالیتی است كه می توان سریعتر بر آن تمركز كرد و به وسیله دم و بازدم عمیق (تنفس عمیق) فعالیت آن را كنترل كرد. معمولاً تنفس عمیق باعث می شود كه ضربان قلب كاهش یافته و در نتیجه فشار خون هم پایین بیاید و بدین ترتیب می توان با تنفس عمیق، عوامل فیزیولوژیک موثر در تشدید خشم و عصبانیت را كنترل كرد. هر گاه فرد بتواند هیجاناتش را تا حدودی كنترل نماید، آن گاه بهتر می تواند در خصوص پاسخهای مناسب و راه حل های مناسب بیاندیشد.

شمردن اعداد
زمانی كه عصبانی هستید توصیه می شود از 1 تا 100 بشمارید. شمارش اعداد باعث می شود كه شما كمی از موقعیت فاصله گرفته و شدت انرژی منفی حاصل از عصبانیت در وجود شما كاسته شود.

تلقین برخی جمله ها
در حین مقابله با یک وضعیت ناخوشایند می توانیم به خود گوشزد كنیم كه: "آرام باش و آرام باقی بمان"، "موضوع را زیاد بزرگ نكن"، "این را درس عبرتی بدان"، افکاری مثل "منصفانه نیست، می خواهم به وی آسیب برسانم"، باید جای خود را به جمله های "نفس عمیق و آهسته بکش، صدایت را بلند نکن، آنها همیشه طبق میل من نباید رفتار کنند، با عصبانیت نمی توان آنها را تغییر داد، خشمت را با نفس بیرون بده، عصبانی شدن کمکی به من نمی کنه" بدهد.

"یک نفس عمیق بكش، خونسردی ات را حفظ كن و فكرت را به كار بینداز" آرام نفس کشیدن، تمرکز روی چیزهایی متفاوت از آنچه ما را عصبانی می کند، تنفس های عمیق با بالا آمدن سطح شکم، دم از طریق بینی و بازدم از طریق دهان، شل کردن عضلات می تواند روش های مفیدی باشد.

در این میان یادمان باشد كه اگر موفق شدیم، پاداشی برای خود در نظر بگیریم. این پاداش بهتر است به شكل خرید هدیه ای هر چند ناچیز مثل یک شاخه گل باشد. اما حتی با گفتن جمله ای به خود نیز، می توانیم خودمان را تشویق كنیم. مثلاً ”بلد نیستم، ولی از عهده ی این كار خوب برآمدم. آن قدرها هم كه فكر می كردم سخت نبود. دارم روز به روز بهتر می شوم. وقتی قادرم احساساتم را كنترل كنم احساس خوبی نسبت به خودم پیدا می كنم.

خواندن یک بیت شعر یا یک جمله
به خاطر آوردن یک بیت شعر یا یک جمله نیز می تواند از شدت فشار روانی حاكم بر شما بكاهد.
"زندگی جویبار خاطره هاست تلخ و شیرین زندگی زیباست"
"این نیز بگذرد"
عموماً خشم و عصبانیت یک پدیده ی روانی صرف نیست، چرا كه اجزاء جسمانی و فیزیولوژیک نقش مهمی در بروز آن دارند.

ترک موقعیت
یكی از راه های كنترل عصبانیت ترک موقعیت برانگیزاننده عصبانیت است. با ترک موقعیت، شما به خود فرصت فكر كردن می دهید و می توانید به موقعیت فراسوی نیازها و خواسته های خود توجه كنید. در چنین شرایطی، اگر مخاطب شما فرد خاصی است، می توانید از او بخواهید تا در زمان دیگری در مورد مسأله تان صحبت كنید. اما در پاره ای اوقات هنگام رویارویی با موقعیت های برانگیزاننده عصبانیت، شما نمی توانید موقعیت را به طور كامل ترک كنید، ولی می توانید برای چند دقیقه ای از موقعیت خارج شده، هوایی تازه كنید، قدمی بزنید، در صورت امكان آب نوشیده و سپس به موقعیت باز گردید. به طور كلی تکنیک های رفتاری كوتاه مدت كنترل هیجانها را می توان به ساختاری شبیه چراغ راهنمایی تشبیه نمود و آن را تکنیک چراغ راهنما نامید. این تکنیک گامهای لازم برای كنترل و مهار احساسها را به صورت برجسته نشان می دهد.

تکنیک چراغ راهنما
این روشی بسیار ساده و فوری برای كاهش احساس خشم است. این روش به طور خلاصه به افراد کمک می كند تا میزان زیادی از خشم خود را كنترل نمایند.
1- چراغ قرمز: ایست، چند نفس عمیق بكشید، سعی كنید خود را آرام سازید.
2 - چراغ زرد: به معنی احتیاط است. این علامت بیانگر آن است كه شما هنوز كاملاً بر خود مسلط نشده اید و باید مواظب باشید كه به خود و دیگران صدمه نزنید. پس در این مرحله فقط باید خوب فكر كنیم، چرا ناراحتم؟ چرا غمگین هستم؟ چرا عصبانی شده ام؟ و چه طور می توانم ناراحتی خود را به شكل صحیحی ابراز كنم. علاوه بر این، در این مرحله می توانیم درباره راه حل های متعدد فكر كرده و قبل از عملی كردن هر راه حل پیامدهای آن را در نظر بگیریم.
3 - چراغ سبز: نشان می دهد كه ما آرام هستیم و می توانیم با كسی كه ما را عصبانی یا آزرده خاطر و غمگین كرده صحبت كنیم و ناراحتی خود را ابراز نماییم. به عبارت دیگر چراغ سبز بدین معناست، كه شما می توانید حركت كنید و بهترین نقش هی خود را عملی سازید.

حل مسأله: پس از آنکه خشم شما فرو نشست، زمانی را به آرامی بنشینید و فکر کنید. آیا خشم من منطقی بود؟ نتایج واکنش من چه بود؟ الان چه احساسی دارم؟ در آینده نیاز است چه کاری انجام دهم؟ چه اتفاقی افتاد که خشم من برانگیخته شد؟
به طور منظم ورزش کنید. زندگی را قابل تغییر بدانید. موفقیت ها را ارزیابی کنید.

در نظر داشته باشید که اگر عصبانیت شما پایه اضطرابی یا افسردگی دارد باید به درمان این موارد بپردازید.

منبع: تبیان

لینک منبع: 

کلیک کنید

برچسب‌: موضوع هفتگی , خشم

(( به کمپین نسلی ساخته خوش اومدید )) با مرورگر فایرفاکس یا گوگل کروم برای بهتر باز شدن وبلاگ استفاده کنید :) (( وبی برای خدمت به بشریت )) برای تبادل لینک و نویسندگی وب پیام بگذارید آدرس وبتون هم حتما بذارید ...
آدرس اینستاگرام خدمات تایپ و نقاشی :
https://www.instagram.com/kh.type.paint
برای مطالعه اهداف نسلی ساخته به پروفایل نسلی ساخته مراجعه کنید لینک منبع زیر :
http://naslisakhte.blogfa.com/profile

کپی رایت © 2019 - 2025 *** کـــمپیــن نــســلی ســـاختــه *** ✔️
Theme By Avazak.ir