وقتی بپذیرید که مسئول نیستید،

وقتی بپذیرید که مسئول نیستید،
می توانید دست بکشید و رها سازید...
کتاب قوانین زندگی
ریچارد تمپلار
مهدی قراچه داغی
![]()
اینجا وبلاگی گروهی است برای خدمت به بشریت، کسب تجربه، افزایش پرستش خداوند، خودسازی انسانها و...

وقتی بپذیرید که مسئول نیستید،
می توانید دست بکشید و رها سازید...
کتاب قوانین زندگی
ریچارد تمپلار
مهدی قراچه داغی
![]()

ادامه هشیاری متعالی...
8- شما یک رؤیابین بیدار خواهید شد. هشیاری متعالی شما، به شما فرصت این کار را می دهد. هر چیزی که هنگام خواب دیدن برایتان ممکن است در بیداری هم ممکن می گردد.
قدرت ذهن شما برای آشکار شدن آنچه قبلا تنها در خواب ممکن بود خیلی زود واقعیت بیداری شما خواهد شد. هنگام خواب دیدن وقتی می خواهید چیزی را لمس کنید مجبور نیستید خود را به آن نزدیک کنید بلکه با انرژی درونی خود آن شیء را نزدیک می آورید. با همین انرژی در هنگام بیداری و آگاهی، اشیاء را آشکار خواهید ساخت.
به عنوان رؤیابین بیدار، می توانید در زمان جلو و عقب بروید تا شخصیت هایی را که برای داستان زندگیتان لازم دارید بیافرینید، با رفتگان تماس برقرار کنید و در آن واحد در دو مکان حضور داشته باشید؛ خود را غیب کرده، و پیرتر یا جوان تر کنید و تمام کلک هایی که در حالت خواب از آن لذت می برید بیافرینید. برای بعضی عمری طول می کشد تا رؤیابینی بیدار شوند؛ یعنی اینکه هنگام بیداری در رؤیا باشند. با آگاهی متعالی شده و راهنمایی خود والاترتان شما یکی از آن رؤیا بینندگان بیدار خواهید شد.
9- شما قدرت و جذبه سکوت را خواهید شناخت. وقتی سکوت می کنید متوجه مقدس ترین جا خواهید شد. یک لحظه سکوت بالاترین حرمتی است که می توانیم گسترش دهیم. متوجه می شوید سکوت کردن بالاترین حرمت برای خودتان هم هست. همان طور که «هرمن ملوی» نوشته: «سکوت تنها صدای خدای ماست.» تمام چیزها و احساسات عمیق با سکوت شروع شده اند. شما از زندگی پر سر و صدا کنار کشیده و در جستجوی سکوت بر می آیید. دعا و تمرکز مکمل زندگی شما خواهد شد. جواب هایی که می خواهید، راهنمایی هایی که نیاز دارید، کمک هایی که می طلبید هنگامی که در سکوت بسر می برید ظاهر خواهند شد. شما می توانید این لحظات گرانبها را با اراده خویش داشته باشید سر و صدا قادر نخواهد بود که سکوت شما را بهم ریزد. در عبور و مرور، میهمانی، مسابقه، خانه و هنگام بازی بچه ها هم می توانید به سکوت خود دست یابید. به گفته مالوی که می گوید: «سکوت حضور عادی کیهان است، سکوت نهان دست های نادیدنی الهی بر جهان است.»
ادامه دارد...
کتاب خود مقدس شما
راز نگرش به درون
دکتر وین دایر
ناهید ایران نژاد

نمی دونم کارتون دلاور شجاع رو دیده باشید یا نه؟
خلاصه ای از داستان یا انیمیشن رو براتون میگم که بعد بری سر نکته برداری از این مطلب:
در این انیمیشن دختری که تیر انداز بود مادرش خیلی سخت گیر بود و مدام میخواست که دخترش مثل ملکه ها رفتار کنه ولی دختر راحت و رها بود و تو تیراندازی ماهر بود تا اینکه یه روز برای دختر از چند جا میخواد خواستگار بیاد دختر ناراحت میشه اون دوست نداشت ازدواج کنه تا اینکه با مادرش دعواشون میشه و قالی که مادرش داشت می بافت رو پاره میکنه فرار می کنه میره جنگل که پیش یه پیرزن میره و پیرزن بهش یه کیک میده به دختر میگه بره و مادرش بده بخوره که دختر به حرف آخر پیرزن گوش نداد و رفت پیش مادرش و مادر یه تکه از اون کیک خورد و تبدیل به خرس شد و کلی ماجرا داشتند تا مادر خرس شده و دختر به جنگل رفتند و دختر وقتی میدید که مادرش گرسنه میشه خرس وحشی میشه نکته اینجا: (ما هم باید بلانسبت خرس درونمون رو اصلاح و رام کنیم تا در آرامش و شادی باشیم) و مادر و دختر کلی کلافه بودند تا اینکه دختر بعد از خیلی تلاش باید اون پرده رو به می دوخت به دست مادرش می رسوند تا روح خرس پلید آزاد بشه نمی دونم دقیق یادم نیست یه خرس وحشی هم اون وسطها بود خلاصه دختر با هزار تلاش رفت و آن پارچه که مادرش دوخته بود با خودش به سمت مادرش اورد و تا قبل از طلوع آفتاب باید به مادرش می رسوند تا تبدیل به انسان بشه و وقتی دختر به قصر رفت پدرش و خواستگاران دنبال دختر رفتند و دختر آن پارچه بافته شده رو روی مادرش انداخت اولش هیچ اتفاقی نیوفتد و دختر گریه می کرد ولی بعد مادرش به شکل اولش شد و دختر خوشحال شد (نکته آدم با هر شرایط سختی ساخته میشه نباید از سختی ها فرار کنه و انسان قدر همه داشته هاشو باید بدونه و شاکر باشه) و مادر فهمید که نباید دخترش رو اجبار کنه و عقیده اش رو بهش تحمیل کنه هر کاری کنه بلکه ( خدا انسان رو آزاد آفرید خود انسان تصمیم میگیره چه جور زندگی داشته باشه..انسانها آزاد هستند و خودشون با عقلشون تصمیم میگیرند زندگیشون رو چه جور بسازند دیگر انسانها باید انتقاد سازنده همراه با احترام کنند تا دیگران به رشد بلوغی بیشتری برسند) و تا آخر عمر مادر و دختر با درونی زیبا با هم زندگی کردند.
نکته این مطلب این هست:
که زیبایی انسان به ازدواج یا پول یا مادیات یا ظاهر نیست البته اینها یکی از ابعاد زندگی هست و تعادلش خوبه و به موقعش نیاز هست و به وقتش برای رشد بلوغی خوبه باید مدیریت زمان داشته باشیم و در زندگی برنامه ریزی درست داشته باشیم یک زندگی سالم ابعادی سازنده داره اگه بیشتر وقت و زمان خود را برای تکامل و رشد انسان باشه خوبه ولی در راه درست و ازدواج تنها عامل خوشبختی انسان نیست بلکه چیزهای بهتری هست که می تونه انسان رو خوشبخت کنه مثل یاد خدا و خدمت به مردم و که هر کس با تواناییش به دیگران خدمت کنه به قول معروف مثل زیبای خفته یا سیندلرا نشینیم یکی بیاد شادمون کنه خودمون با خلاقیت و استعداد خودمون، خودمون رو شاد کنیم یکی از راههای شادی بخشش و مهربانی و کمک به دیگران هست ...
انشالله..![]()

هر انسانی زیبایی خاص داره
و اگه تو کار خدا دخالت کنید و عمل زیبایی که غیرضروری باشه انجام بدید
بدتر از قیافه در میاد مثل این عکس
آیا این شخص زیباتر شده بعد از عمل ؟؟؟![]()
خدا هر انسان رو زیبا آفریده و کوچکترین دخالتی در آنچه خدا آفریده نظم رو بهم میزنه و قیافه تصنعی و از حالت طبیعی خارج میشه
عمل زیبایی برای مواقع لزوم و ضروری هست نه اینکه نعمت های زیبایی طبیعی رو به تصنعی زشت تبدیل کنیم
مهم درون انسانهاست که زیبا باشه و درونی زیبا و چهره ای زیبا می آفرینه
مهم اخلاق و درون و ایمان هست که شخصیت انسان رو میسازه
البته طراوت و زیبایی و نظافت حد تعادلش خوبه نه اینکه تمام دنیامون فقط ظاهر باشه از یاد خدا و خودسازی درون غافل باشیم...
انشالله به امیدی درونی زیبا و چهره ای با طراوت آرامش بخش و مهربان واقعی![]()
![]()

من دختری بیستو یک ساله هستم ، لطفا بهم بگید چجوری با خودم کنار بیام شاید مشکل خیلی های دیگه هم باشه ، اینکه من ادم حسودی هستم و واقعا دارم اذیت میشم خیلی بده چجوری برخورد کنم با خودم ک حداقل کمتر بشه مثلا تو دانشگاه وقتی من یک درسی رو پاس نشم دوس دارم دوستامم پاس نشن حتی بهترین دوستم اگه قبول بشه واقعا حرص میخورم یا مثلا اگه یکی از فامیلامون ی لباس قشنگتر من خرید وقتها حرص میخورم یا هر چیز دیگه ایی واقعا متنفرم از خودم با این اخلاقم
برای دیدن جواب به ادامه مطلب مراجعه کنید:

سوال شما بسیار جامع و فراگیر است و اگر بخواهیم به تمام زوایای آن اشاره کنیم مثنوی هفتاد من کاغذ شود. بنابراین به پاسخ قسمتی از سوال به انداره ای که فرصت به ما اجازه می دهد, اشاره می نماییم.
حقیقت انسان همان روح و قلب و نفس اوست و این تعبیرات مختلف مثل روح و قلب و نفس همگی به حقیقت و معنای واحدی اشاره دارند و آن بعد مجرد انسان و حقیقت خود است, با این تفاوت که وقتی این واژگان با هم و در کنار هم استعمال می شوند هر یک به شان خاصی از بعد مجرد انسان اشاره می کنند و هنگامی که تک تک استعمال می شوند به همان حقیقت واحد اشاره می نمایند.
به بعد مجرد انسان روح گفته می شود چون منبع زندگی و حیات انسان است, به آن عقل می گویند چون نیروی درک, محاسبه , مقایسه , نتیجه گیری و عاقبت اندیشی در آن نهفته است, به آن نفس اطلاق می شود, چون به مدیریت بدن و بعد طبیعی انسان می پردازد و به آن قلب گفته می شود چون مرکز تحول , دگرگونی, عواطف و حالات مختلف آدمی است.
و این همه شئون مختلف خود حقیقی انسان است. انسان از همان آغازین زمانی که خود را می شناسد با خود و حقیقت خود آشناست و خود را گم نمی کند و این خود و حقیقت او هرگز دستخوش تغییر و تبدیل و افزایش و نقصان نمی گردد پس از سال ها وقتی که «من» می گوید، اشاره به همان حقیقتی می کند که در ایام طفولیت به آن اشاره می کرد و این امری وجدانی و یافتنی است و نیازی به استدلال ندارد. به همین خاطر حتی بدنش را به آن حقیقت نسبت می دهد و می گوید: بدن من، سر من دست من، و اگر بدن انسان همان حقیقت انسان باشد معنا ندارد بگوید: دست من و یا سر من.
اعضایی مثل چشم و گوش و زبان، از ابزار و ادوات روح انسان هستند، در واقع دیدن و شنیدن و صحبت کردن، کار روح و حقیقت انسان است ولی توسط این ابزار انجام می گیرد. به همین علت انسان گاهی در درونش بدون کمک گرفتن از زبان گفتگو دارد و با خود حرف می زند.
به ادامه مطلب مراجعه کنید:

خدا زیبایی رو دوست داره
زیبایی درونی مهمترین چیز هست
داخل انسان شامل خیلی چیزها هست که مفصل بعدا راجع بش صحبت یا از کتاب یا سایتی براتون مطلب میزارم
که اگه داخل انسان زیبا باشه بیرونش هم زیباست
درسته زیبایی ظاهر در حد تعادل خوبه
ولی همۀ فکر و ذهن درگیر ذهن نباشه که مثلا رژیم های سخت عمل زیبایی و دندان رو سفید یا تاتو یا عمل زیبایی هر چیزی زیبایی که افراط باشه و انسان رو از خدا دور کنه جایز نیست
ولی ترس از ترد شدن که زیبایی ظاهری امروزه خیلی درگیرش هستند این به خاطر ناامنی درونی و تنهایی و تأیید گرفتن مردم هست
ولی امنیت و بزرگ شدن در ظاهر زیبای تصنعی نیست بلکه در روح و درون و عشق خداست که زیبایی واقعی به وجود میاد
زیبای حد تعادلش خوبه ولی همه وقت رو نگیره کمی به خودسازی هم بپردازیم...
و اونطور وسواس نباشه که مثلا موهام اینجاش کج نباشه ....؟!
به جاش درونمون برامون مهم باشه که چرا دل کسی رو شکوندم آیا خدا ازم راضی بود یا نه ؟؟
بهتر در زندگی کمی خدا رو هم یاد کنیم
و روحمون اگه زیبا باشه ظاهری متناسب و متعادل و زیبا خواهیم داشت
انشالله