دل
در مجلسی از ژولیده نیشابوری پرسیدند، می توانی فی البداهه شعری بگویی که ده تا کلمه ی دل در آن داشته باشد و هر کدام معانی مختلف، ژولیده رباعی زیر را در همان مجلس سرود:
دلبری با دلبری دل از کفم دزدید و رفت
هر چه کردم ناله از دل، سنگدل نشنید و رفت
گفتمش که ای دل ربا، دلبر ز دل بردن چه سود؟
از ته دل بر من دیوانه دل خندید و رفت
گاهی با یک قطره، لیوانی لبریز می شود...
گاهی با یک واژه، قلبی آسوده و آرام می گردد...
گاهی با یک بی مهری، دلی می شکند...
مراقب بعضی یک ها باشیم، در حالی که ناچیزند، همه چیزند.