هفت جا، نفس خود را حقیر دیدم!

هفت جا، نفس خود را حقیر دیدم!
نخست: هنگامی که به پستی تن می داد تا بلندی یابد.
دوم: آنکه که در برابر از پا افتادگان می پرید.
سوم: آنگاه که میان آسانی و دشواری مختار شد و آسانی را برگزید.
چهارم: آنگاه که گناهی را مرتکب شد و با یادآوری اینکه دیگران نیز همچون او دست به گناه می زنند، خود را دلداری داد.
پنجم: آنگاه که از ناچاری، تحمیل شده ای را پذیرفت و شکیبایی اش را ناشی از توانایی اش دانست.
ششم: آنگاه که زشتی عملی را نکوهش کرد، حال آنکه صورت آن عمل یکی از نقاب های خودش بود.
و هفتم: آنگاه که آوای ثنا سر داد و آن را فضیلت دانست.
تنها تعهد انسان در تمامی مراحل زندگی این است که
با خودش صادق باشد.
ریچارد باخ
کتاب من، منم؟!
داستانهای کوتاه و شگفت انگیز
جلد یکم
مترجم و گردآور:
امیررضا آرمیون
