من، زندگی ام را هر روز می آفرینم...
من، به آفرینندگی خود اعتراف کرده و به آن افتخار می کنم.
من، زندگی ام را هر روز می آفرینم.
آفرینش جهان، هر روز از من ناشی می شود و آنچه مرا در این آفرینش شریک و سهیم کرده، دانش است که من نیز، بخشی از آن هستم. خیلی ساده است که بدانیم، آفرینش در یک تابلوی نقاشی، یک داستان، یک فیلم، یک بزم دوستانه و یا یک شغل جدید نیز ظهور خواهد کرد. و من از لحظه به لحظۀ موجود، زندگی ام را می آفرینم؛ از خلق سلول های جدید بدنم، از انتخاب جواب های عاشقانه ام، از والدینم و الگوهای کهنه شان، از شغل تازه ام، از حساب بانکی ام، از رابطۀ با دوستانم، و از هر حالت و وضعی که برای خودم پیش می آید. یکی از قدرتمندترین موهبت هایی که به من داده شده، پندار من است. من آن را برای دیدن چیزهای خوبی که برایم اتفاق می افتد، یا کسانی که مرا در خود گرفته اند به کار می برم. آن هنگامی که با خود برترم، زندگی دوباره می آفرینم، در آرامش هستم.
لوئیز ال.هی
زنان خردمند
نغمۀ افسردگی سر نمی دهند
م.ن.مینا