نســـــــــــــــــخۀ شفای زندگی 1

| بیماری | علت احتمالی | الگوی تازۀ ذهنی |
| آب جمع کردن بدن | می ترسید چه چیز را از دست بدهید؟ | من با شادی رها می کنم. |
| آبریزش بینی | گریۀ درونی. اشکهای کودکانه. احساس قربانی بودن. | من تصدیق می کنم و می پذیریم که خود، قدرت خلاق جهانم. اکنون آگاهانه کامروایی از زندگیم را برمی گزینم. |
| آبسه | اندیشه های برانگیزاننده دربارۀ آزارها. احساس حقارت و میل به انتقامجویی. | اجازه می دهم اندیشه هایم رها و آزاد باشند. گذشته تمام شده. من در آرامشم. |
| آبله مرغان | این دست و آن دست کردن. ترس و فشار. حساسیت مفرط. | من آسوده و آرامم زیرا به فرآیند زندگی اعتماد دارم. در جهانم همه چیز نیکوست. |
| آب مروارید | عدم اطمینان از آینده ای شاد. ترس از آینده ای تاریک. | زندگی، جاودان است و سرشار از شادمانی. من به پیشواز هر لحظه می روم. |
| آپاندیس | ترس. ترس از زندگی. مسدود کردن جریان و راه خیر و صلاح. | من ایمن هستم. من می آسایم و می گذارم زندگی با شادمانی جریان یابد. |
| آرتروز | این احساس که «هیچ کس دوستم ندارد.» انتقاد و نفرت و انزجار. | من عشقم. اکنون برمی گزینم که خود را دوست بدارم و تأیید کنم. من با محبت به دیگران نگاه می کنم. |

از کتاب شفای زندگی
نوشتۀ لوییز هِی
ترجمۀ گیتی خوشدل
