انسان ها چند دسته اند:
انسان ها چند دسته اند:
عده ای اینسویی اند. یعنی توجهشان مطلقا به دنیاست (حال فرقی نمی کند روانشناس باشد، پزشک باشد، فیلسوف باشد یا آخوند)
عده ای دیگر اند که گاهی روی به بالا دارند و گاهی روی به پایین که غالب ما از این دسته ایم. و با این روش نمی شود از این گردنه دنیا عبور کرد.
عده ای اند که از اینجا بریده اند و با حجاب اسماء و صفات محشورند. خوشا به سعادتشان هرچند بالاتر هم خبرهائیست.
عده ای این حجب را خرق نموده و واصل اند که خداوند همه ما را با این دسته و از این دسته محشور بفرماید.
اما، بد کسانی اند که از دسته اول و دوم اند و خود را از دسته سوم و چهارم می پندارند. بدا به حال این بندگان خدا. تا زمانی که بدانی نرسیدی و نچشیدی و نداری، مشکل هست اما امید حل مشکل هم هست. اما چه بد انسانی است که ندارد و گمان می کند دارد. این جهل مرکب خیلی خطرناک است. چنین انسانی را نمی شود بیدار کرد مگر با عنایت ولی ای از اولیاء الله باذن الله.
یکی از اولیاء الهی خطاب به یکی از بندگان خدا که شاگرد یک شخص به ظاهر محترمی بود، فرمود: انسان علامه حسن زاده آملی و علامه سید حسین طباطبایی را رها می کند و سراغ فلانی و فلانی می رود؟ چند ماه گذشت و ان بنده خدا را به جرم ادعای مهدویت و ... بازداشت کردند!
بله. گاهی انسان اسیر چنین شیادانی می شود. گاهی هم با خیالات خودش محشور است و گماناتی برای خودش دارد. هرکسی به نحوی گرفتار است.
اما راه همان است که قران فرمود: ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا
