تولّد ابراهیم در درون غار، و سیزده سال زندگی مخفی او

دوشنبه ۱۳۹۸/۰۴/۲۴
12:6
شکیبا نعیمی

Related image

 

تولّد ابراهیم در درون غار، و سیزده سال زندگی مخفی او

شب و روز همچنان می گذشت، هفته ها و ماهها به دنبال هم گذر می کرد، و به همین ترتیب ولادت ابراهیم (ع) نزدیک می شد، مادر قوی دل و شجاع ابراهیم (ع) همواره در این فکر بود که هنگام زایمان کجا رود، و چگونه فرزندش را از گزند جلاّدان حفظ نماید؟

در آن عصر، قانونی در میان مردم رواج داشت که زنان در هنگام قاعدگی به بیرون  شهر می رفتند و پس از پایان آن، به شهر باز می گشتند. 

مادر ابراهیم (ع) تصمیم گرفت به بهانۀ این قانون و رسم، از شهر بیرون برود، و در کنار کوهی، غاری پیدا کند و در آنجا دور از دید مردم، شاهد تولّد نوزادش باشد. 

همین تصمیم اجرا شد، مادر با کمال مراقبت از شهر خارج گردید، و خود را به غاری رسانید، و در آنجا درد زایمان به او دست داد، طولی نکشید که ابراهیم (ع) در همانجا دیده به جهان گشود، کودکی که در همان وقت، نور و شکوه خاصّی که نشانگر آیندۀ درخشان او بود، از چهره اش دیده می شد. 

در این هنگام مادر نگران بود که آیا کودکش را در غار بگذارد یا به شهر بیاورد، سرانجام برای حفظ او تصمیم گرفت او را در پارچه ای پیچیده در درون همان غار بگذارد، و هر چند وقتی به سراغ او رود و به او شیر دهد. 

مادر او در میان غار گذاشت و برای حفظ او از گزند جانوران، درِ غار را سنگ چین کرد، و به شهر بازگشت، از آن پس مادر هر چند روزی یکبار مخفیانه و گاهی شبانه خود را به غار رسانده و از پسرش دیدار می نمود، می رفت تا به او شیر بدهد، ولی می دید به لطف خدا، او انگشت بزرگ دست را به دهان نهاده، و به جای پستان مادر از آن شیر جاری است...

به این ترتیب؛ این مادر و پسر، در آن دوران وحشتناک با تحمّل مشقّت ها و رنج های گوناگون، با مقاومت بی نظیر، ماهها و سالها به زندگی چریکی خود ادامه دادند، و حاضر نشدند که تسلیم زورگوییهای حکومت ستمگر نمرود گردند، تا آنکه سیزده سال از عمر ابراهیم گذشت 

(اقتباس از مجمع البیان، ج 4، ص 325 - تفسیر جامع، ج 2، ص 319.) 

آری حضرت ابراهیم (ع) از خطر دژخیمان سنگدل نمرود، 13 سال در میان غار زندگی کرد، در حقیقت در زندان طبیعت به سر برد، همواره سقف غار و دیوارهای تاریک و وحشتزای آن را می دید، گاهی مادر رنجدیده اش مخفیانه به ملاقاتش می  آمد، و گاهی سر از غار بیرون می آورد و کوهها و دشت سرسبز و وافق نیلگون را تماشا می کرد، و بر خداشناسی و فکر باز و نشاط روحیّۀ خود می افزود، و منتظر بود که روزی فرا رسد و از زندان غار بیرون آید و در فضای باز قدم بگذارد، و مردم را از پرستش نمرود و آیین نمرود باز دارد...

 

در بخش بعد با بیرون آمدن ابراهیم از غار و تفکّر او در جهان آفرینش آشنا خواهید شد....

 

کتاب قصّه های قُرآن 

به قلم روان 

محمد محمدی اشتهاردی

 

برچسب‌: قصه , قرآن

(( به کمپین نسلی ساخته خوش اومدید )) با مرورگر فایرفاکس یا گوگل کروم برای بهتر باز شدن وبلاگ استفاده کنید :) (( وبی برای خدمت به بشریت )) برای تبادل لینک و نویسندگی وب پیام بگذارید آدرس وبتون هم حتما بذارید ...
آدرس اینستاگرام خدمات تایپ و نقاشی :
https://www.instagram.com/kh.type.paint
برای مطالعه اهداف نسلی ساخته به پروفایل نسلی ساخته مراجعه کنید لینک منبع زیر :
http://naslisakhte.blogfa.com/profile

کپی رایت © 2019 - 2025 *** کـــمپیــن نــســلی ســـاختــه *** ✔️
Theme By Avazak.ir